چند شاتی شوگا دلبر خون ۴
شروع کرد به لمس کردنم نمیخواستم ولی نمیتونستم پسش بزنم کیس مارک های دردناک روی گردنم میذاشت
_ولم کن لطفا
گازم گرفت و شروع کرد به خوردن خونم درد داره نمیخوام گریم شدت گرفت چرا ....چرا اصلا
ازم جدا شد و گفت نگران نباش چیزیت نمیشه دیگه ام گریه نکن
یه طوری گفت که ترسیدم
سرش رو گذاشت روی سرم و دستاش رو قاب صورتم کرد و اروم گفت نمیخوام اذیت شی من عاشقتم تو بودی که رفتی من این دوسال داشتم دیوونه میشدم دختر چه جادویی داری که با یه بار دیدنت عاشقت شدم عاشقتم ات مال من باش
من تا حالا دوست پسری چیزی نداشتم اولین باره که یکی اینطوری میگه عاشقتم لبخند محوی زدم خوشم اومد ولی دختر این انسان نیست
_ات
بله
_ففط ده دقیقه اگه نخواستی برو
میزاری برم
سرش رو به نشونه مثبت تکون داد خوشحال شدم
از روی پاهاش بلند شدم شروع کردم به در آوردن لباسام جانم من دارم چیکار میکنم
_هی تو نکن
بلند شد با پوزخند به بدنم نگاه کرد و گفت گفتم ده دقیقه اینکه چیکار می کنم دیگه دست منه
الان فقط با لباس زیر جلوش بودم داشتم از خجالت آب میشدم رفتم سمت اون و شروع کردم به در آوردن پیراهنش دیگه داشتم شاخ در می آوردم با دستای خودم دارم اینکارو میکنم هییییی بعد از لباسش شلوارش رو
_نمیخوام
نکن نمیخوام جمله تابی بود که فقط میگفتم ولی برای اون مهم نبود بیخیال ات فقط ده دقیقه اس
منو انداخت رو تخت و روم خیمه زد نفسای داغش رو صورتم زد
خواستم برم اونور ولی نشد
_ات اگه بعد از گذشت ده دقیقه رفتی خودم رو میشکم
بله..؟
_ولم کن لطفا
گازم گرفت و شروع کرد به خوردن خونم درد داره نمیخوام گریم شدت گرفت چرا ....چرا اصلا
ازم جدا شد و گفت نگران نباش چیزیت نمیشه دیگه ام گریه نکن
یه طوری گفت که ترسیدم
سرش رو گذاشت روی سرم و دستاش رو قاب صورتم کرد و اروم گفت نمیخوام اذیت شی من عاشقتم تو بودی که رفتی من این دوسال داشتم دیوونه میشدم دختر چه جادویی داری که با یه بار دیدنت عاشقت شدم عاشقتم ات مال من باش
من تا حالا دوست پسری چیزی نداشتم اولین باره که یکی اینطوری میگه عاشقتم لبخند محوی زدم خوشم اومد ولی دختر این انسان نیست
_ات
بله
_ففط ده دقیقه اگه نخواستی برو
میزاری برم
سرش رو به نشونه مثبت تکون داد خوشحال شدم
از روی پاهاش بلند شدم شروع کردم به در آوردن لباسام جانم من دارم چیکار میکنم
_هی تو نکن
بلند شد با پوزخند به بدنم نگاه کرد و گفت گفتم ده دقیقه اینکه چیکار می کنم دیگه دست منه
الان فقط با لباس زیر جلوش بودم داشتم از خجالت آب میشدم رفتم سمت اون و شروع کردم به در آوردن پیراهنش دیگه داشتم شاخ در می آوردم با دستای خودم دارم اینکارو میکنم هییییی بعد از لباسش شلوارش رو
_نمیخوام
نکن نمیخوام جمله تابی بود که فقط میگفتم ولی برای اون مهم نبود بیخیال ات فقط ده دقیقه اس
منو انداخت رو تخت و روم خیمه زد نفسای داغش رو صورتم زد
خواستم برم اونور ولی نشد
_ات اگه بعد از گذشت ده دقیقه رفتی خودم رو میشکم
بله..؟
۳.۵k
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.