تک پارتی اعضا
(درخواستی)
ا/ ت: سلام من یه دختر ۱۸ ساله ام ک تو کره زندگی میکنم عاشق گروه بی تی اس هستم امشبم قراره یواشکی برم کنسرت .کل پولامو جمع کردم ک بتونم بلیط بگیرم حالا چرا یواشکی چون پدر و مادرم زیاد از اونا خوششون نمیاد.
تند تند به سمت خونه رکاب میزدم بالاخره رسیدم کلاه درآوردم دوچرخه گذاشتم کنار خونه رفتم خونه در باز کردم دیدم مامان و بابام تو حال نیستن رفتم سمت اتاقم ک دیدم عصبی وایستادن
اوه فاک بلیط کنسرت پیدا کردن .
مامان ا/ ت: دختره عوضی این چیه ها رفتی ... رفتی . پولاتو دادی بری کنسرت این مسخره ها .
ا/ ت: مامان من... بابای ا/ ت: خفه شو احمق ما بهت پول نمیدیم. بری این چیز میز هارو بخری کل اتاقت پر شده از عکس اینا دیگ عصبیم کردی فهمیدی
ا٪ ت: بابام رفت سمت جیمین از وسط پارش کرد منظورم پسترش بود! التماس میکردم ک این کارو نکنه اما تمام پستر های اتاقمو پاره کرد بلیط کنسرت رو هم پاره کرد . همه پستر هارو اتیش زد
بابای ا/ ت: از فردا میچسبی به درست دختره خیره
ا/ ت:کف اتاق نشستم گریه کردم
بالاخره بعد چند ساعت بلند شدمو پستر های. پاره رو جمع کردم ریختم دور موهای فرمو بستم کوله مو برداشتمو از خونه زدم بیرون تا یکم تنها باشم رفتم سمت پارک نزدیک محل کنسرت کلی گریه کردم آخه گناه من چیه ....من من... فقط میخواستم گروه مورد علاقمو ببینم. اونا زندگی منن .
یهو یه صدایی شنیدم ک داره میگه : جونکوک ... هی این مارو میگه ما زندگیشیم؟
جیمین: اره زندگیش منم. منو میگه
ا/ ت: اشکامو پاک کردم ک یهو چشام. چهار تا شد بلند. جیغ کشیدم.
تهیونگ: چته چرا جیغ میزنی
ا/ ت: نه. .. تو تهیونگ نیستی
تهیونگ: چرا هستم اینم جونکوکه هوی جین آها اینم جینه این درازم ک نامجونه اون جیمینه جیهوپ کجایی؟ آها اینم جیهوپه یونگی: منم اینجام
ا/ ت: پریدم بغلشونو کلی باهاشون عکس گرفتم خلاصه با اینکه نتونستم برم کنسرت ولی باهاشون کلی عکس گرفتم ♡
ادمین: ایشالا هممون پسرامونو تو پارک ببنیم امین😂😂❤
لایک کننن💚💚
ا/ ت: سلام من یه دختر ۱۸ ساله ام ک تو کره زندگی میکنم عاشق گروه بی تی اس هستم امشبم قراره یواشکی برم کنسرت .کل پولامو جمع کردم ک بتونم بلیط بگیرم حالا چرا یواشکی چون پدر و مادرم زیاد از اونا خوششون نمیاد.
تند تند به سمت خونه رکاب میزدم بالاخره رسیدم کلاه درآوردم دوچرخه گذاشتم کنار خونه رفتم خونه در باز کردم دیدم مامان و بابام تو حال نیستن رفتم سمت اتاقم ک دیدم عصبی وایستادن
اوه فاک بلیط کنسرت پیدا کردن .
مامان ا/ ت: دختره عوضی این چیه ها رفتی ... رفتی . پولاتو دادی بری کنسرت این مسخره ها .
ا/ ت: مامان من... بابای ا/ ت: خفه شو احمق ما بهت پول نمیدیم. بری این چیز میز هارو بخری کل اتاقت پر شده از عکس اینا دیگ عصبیم کردی فهمیدی
ا٪ ت: بابام رفت سمت جیمین از وسط پارش کرد منظورم پسترش بود! التماس میکردم ک این کارو نکنه اما تمام پستر های اتاقمو پاره کرد بلیط کنسرت رو هم پاره کرد . همه پستر هارو اتیش زد
بابای ا/ ت: از فردا میچسبی به درست دختره خیره
ا/ ت:کف اتاق نشستم گریه کردم
بالاخره بعد چند ساعت بلند شدمو پستر های. پاره رو جمع کردم ریختم دور موهای فرمو بستم کوله مو برداشتمو از خونه زدم بیرون تا یکم تنها باشم رفتم سمت پارک نزدیک محل کنسرت کلی گریه کردم آخه گناه من چیه ....من من... فقط میخواستم گروه مورد علاقمو ببینم. اونا زندگی منن .
یهو یه صدایی شنیدم ک داره میگه : جونکوک ... هی این مارو میگه ما زندگیشیم؟
جیمین: اره زندگیش منم. منو میگه
ا/ ت: اشکامو پاک کردم ک یهو چشام. چهار تا شد بلند. جیغ کشیدم.
تهیونگ: چته چرا جیغ میزنی
ا/ ت: نه. .. تو تهیونگ نیستی
تهیونگ: چرا هستم اینم جونکوکه هوی جین آها اینم جینه این درازم ک نامجونه اون جیمینه جیهوپ کجایی؟ آها اینم جیهوپه یونگی: منم اینجام
ا/ ت: پریدم بغلشونو کلی باهاشون عکس گرفتم خلاصه با اینکه نتونستم برم کنسرت ولی باهاشون کلی عکس گرفتم ♡
ادمین: ایشالا هممون پسرامونو تو پارک ببنیم امین😂😂❤
لایک کننن💚💚
۲۳.۰k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.