⚠️⚠️⚠️ کپشن ⚠️⚠️⚠️
⚠️⚠️⚠️ کپشن ⚠️⚠️⚠️
تست واکسن در دقیقه سیزده بازی ایران و مراکش
هنوز دقیقه سیزدهم بازی ایران و مراکش در جام جهانی تمام نشده بود که گزارشگر بازی آرزو کرد سوت پایان بازی همینجا به صدا در بیاید. شاید حتی بودند کسانی که اگر جای آقای گزارشگر بودند پیشنهاد ترک زمین را هم میدادند و میگفتند همین الان سه-هیچ هم ببازیم شرافتمندانهتر است از ادامه بازی و ماندن زیر این حملات سنگین.
حملات مراکش انصافا نفسگیر بود. ایران در شرایطی رفته بود روسیه که بخاطر تحریمها، حتی شرکت نایک هم کفشهای بازیکنهایمان را نمیداد.
آن بازی در دقیقه سیزده تمام نشد، و از قضا در دقایق پایانی این ایران بود که به هر ضرب و زوری که شده گل زد و برنده شد.
در بازیهای بعدی، حتی بیرانوند که قبل از تورنمنت با ویدئوی «چطوری کریس» برای رونالدو کری خوانده بود، پنالتی او را گرفت تا همه آن ایرانیهایی که اعتماد بنفسش را سخره گرفته بودند، سنگ روی یخ شوند.
حالا هم که دقیقه سیزده کرونا هستیم،آقای گزارشگر تکثیر شده است در کلی اکانت تا یکصدا آرزو کنند کاش بازی همینجا تمام شود و دارند مسخره میکنند ویدئوهای مختلفی که از آزمایش واکسن ایرانی منتشر شده است.
آن هم در شرایطی که اگر واکسنهای ایرانی فلج اطفال و سرخک و... نبود، اصلا به این سن نمیرسیدند که بخواهند اینطور مزه بریزند.
واکسن ایرانی موفق بشود یا نشود، واکسن شرکت فایرز سالم باشد یا مثل خیلی از تولیدات تقلبی این شرکت که باعث جریمه جهانی شده، عیب داشته باشد، ایران واکسن بخرد یا مثل برخی کشورها بخاطر عدم اعتماد به این واکسنها از خرید آن امتناع کند، غربیهای واکسن سالم بفرستند یا تجربه خونهای آلوده به ایدز فرانسوی تکرار شود و... فرقی نمیکند.
واقعیت این است که برای این عده زبان دراز اصلا واکسن مهم نیست. اینها آدم نود دقیقه بازی نیستند. آدم مقاومت، آدم مبارزه، آدم تلاش نیستند. همانطور که آنجا آقای گزارشگر میگفت همین که رسیدیم به جام جهانی برایمان کافیست، اینجا هم برای اینها همینکه در جامعه جهانی داخل آدم حساب شوند کافیست.
حالا آن دفعه آخر بازی توپ خورد به سر بازیکن مراکشی و ما بردیم. ممکن است دفعه بعد تقی به توقی بخورد و ما ببازیم. همین است. بازی برد و باخت دارد. اما مهم این است که بازی نود دقیقه است و باید مرد نود دقیقه تلاش و مبارزه و استقامت و حمله بود؛ حتی اگر از روی سکوها، برخی تماشاگرهای خودی هم هماهنگ با گزارشگرهای بیبیسی و... از دقیقه سیزده هو بکشند و آرزوی پایان بازی را فریاد بزنند.
اما این برای مردها تازه شروع بازیست...
البته که نامردها به ترک زمین هم راضیاند...
تست واکسن در دقیقه سیزده بازی ایران و مراکش
هنوز دقیقه سیزدهم بازی ایران و مراکش در جام جهانی تمام نشده بود که گزارشگر بازی آرزو کرد سوت پایان بازی همینجا به صدا در بیاید. شاید حتی بودند کسانی که اگر جای آقای گزارشگر بودند پیشنهاد ترک زمین را هم میدادند و میگفتند همین الان سه-هیچ هم ببازیم شرافتمندانهتر است از ادامه بازی و ماندن زیر این حملات سنگین.
حملات مراکش انصافا نفسگیر بود. ایران در شرایطی رفته بود روسیه که بخاطر تحریمها، حتی شرکت نایک هم کفشهای بازیکنهایمان را نمیداد.
آن بازی در دقیقه سیزده تمام نشد، و از قضا در دقایق پایانی این ایران بود که به هر ضرب و زوری که شده گل زد و برنده شد.
در بازیهای بعدی، حتی بیرانوند که قبل از تورنمنت با ویدئوی «چطوری کریس» برای رونالدو کری خوانده بود، پنالتی او را گرفت تا همه آن ایرانیهایی که اعتماد بنفسش را سخره گرفته بودند، سنگ روی یخ شوند.
حالا هم که دقیقه سیزده کرونا هستیم،آقای گزارشگر تکثیر شده است در کلی اکانت تا یکصدا آرزو کنند کاش بازی همینجا تمام شود و دارند مسخره میکنند ویدئوهای مختلفی که از آزمایش واکسن ایرانی منتشر شده است.
آن هم در شرایطی که اگر واکسنهای ایرانی فلج اطفال و سرخک و... نبود، اصلا به این سن نمیرسیدند که بخواهند اینطور مزه بریزند.
واکسن ایرانی موفق بشود یا نشود، واکسن شرکت فایرز سالم باشد یا مثل خیلی از تولیدات تقلبی این شرکت که باعث جریمه جهانی شده، عیب داشته باشد، ایران واکسن بخرد یا مثل برخی کشورها بخاطر عدم اعتماد به این واکسنها از خرید آن امتناع کند، غربیهای واکسن سالم بفرستند یا تجربه خونهای آلوده به ایدز فرانسوی تکرار شود و... فرقی نمیکند.
واقعیت این است که برای این عده زبان دراز اصلا واکسن مهم نیست. اینها آدم نود دقیقه بازی نیستند. آدم مقاومت، آدم مبارزه، آدم تلاش نیستند. همانطور که آنجا آقای گزارشگر میگفت همین که رسیدیم به جام جهانی برایمان کافیست، اینجا هم برای اینها همینکه در جامعه جهانی داخل آدم حساب شوند کافیست.
حالا آن دفعه آخر بازی توپ خورد به سر بازیکن مراکشی و ما بردیم. ممکن است دفعه بعد تقی به توقی بخورد و ما ببازیم. همین است. بازی برد و باخت دارد. اما مهم این است که بازی نود دقیقه است و باید مرد نود دقیقه تلاش و مبارزه و استقامت و حمله بود؛ حتی اگر از روی سکوها، برخی تماشاگرهای خودی هم هماهنگ با گزارشگرهای بیبیسی و... از دقیقه سیزده هو بکشند و آرزوی پایان بازی را فریاد بزنند.
اما این برای مردها تازه شروع بازیست...
البته که نامردها به ترک زمین هم راضیاند...
۱۶.۶k
۱۰ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.