وقتی توی تمرین بهت کمک میکنه
بعد از این همه تمرین فشرده خیلی خسته شده بودی ولی نمیتونستی عقب بشینی چون اون همینطور سعیمیکرد بهت حمله کنه اما موقعی که توم توی تور افتاد دیگه خسته شدی و عصبی پاهات رو ب زمین کوبیدی.
_نمیتونم جونگ کوک نمیتونممم من نمیتونم توم رو ازت بگیرم
+یکم تلاش کن
_من نمیتونم تلاش کنم تو حتی توم رو بهم نمیدی
وقتی شروع به اشک ریختن کردی سمتت اومد اشکهات رو پاک کرد و توپ رو دستت داد
+باید بهت سخت بگیرم تا بتونی برنده شی اونجا نمیتونی همینجوری که اینجا از من دل میبری اونجا هم همین کار رو بکنی
هق هق میکردی ولی سعی داشتی خودت رو جمع و جور کنی
+من اینجا مربیتم نه دوست پسرت...تو باید مسابقه رو برنده بشی نه برای من و بقیه..برای خودت
سرت رو بالا اورد و بوسه ای روی پیشونیت زد
کمرت رو گرفت و بلندت کرد تا قدت به تور برسه
بی انرژی توپ رو توی تور انداختی و اون پایینت آورد
سفت بغلت کرد و دم گوشت زمزمه کرد:
+*نمیتونی همینجوری تسلیم شی هرچیم بشه تو من رو کنار خودت داری...
_نمیتونم جونگ کوک نمیتونممم من نمیتونم توم رو ازت بگیرم
+یکم تلاش کن
_من نمیتونم تلاش کنم تو حتی توم رو بهم نمیدی
وقتی شروع به اشک ریختن کردی سمتت اومد اشکهات رو پاک کرد و توپ رو دستت داد
+باید بهت سخت بگیرم تا بتونی برنده شی اونجا نمیتونی همینجوری که اینجا از من دل میبری اونجا هم همین کار رو بکنی
هق هق میکردی ولی سعی داشتی خودت رو جمع و جور کنی
+من اینجا مربیتم نه دوست پسرت...تو باید مسابقه رو برنده بشی نه برای من و بقیه..برای خودت
سرت رو بالا اورد و بوسه ای روی پیشونیت زد
کمرت رو گرفت و بلندت کرد تا قدت به تور برسه
بی انرژی توپ رو توی تور انداختی و اون پایینت آورد
سفت بغلت کرد و دم گوشت زمزمه کرد:
+*نمیتونی همینجوری تسلیم شی هرچیم بشه تو من رو کنار خودت داری...
۷.۳k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.