فصل 2پارت91
Part91
f2
جیسو: عالیه
نانا: پس برید خونه هاتون لباس بپوشید و بیاید به این ادرس
(چند مین بعد)
راوی: اونا بعد از اینکه اماده شدن و دخترا با ماشین ته رفتن پسرا هم با ماشین کوک به سمت جاهای تاریخی شهر بوسان
(فلش به بک قصر بوسان)
نانا: اوه اوه ببین کوک پادشاه شده
کوک: احترام بزار گستاخ
نانا: الیجناب منو أف کنید😂
کوک: 😂
جیسو:😳چقدر .... واووو.. هههه ..... چقدر توی این لباس قشنک شدی
کوک: تو هم همینطور ملکه من
جنی: ابهت خواصی هم داره 😁
جیسو: 😌اره دیکه جی کی منه
جنی: خب حالا...
نانا: 😳
تهیونگ: چطورم😁نانا چقدر خوشگل ظدی بانو
نانا: 😳
تهیونگ: چته؟
جنی و جیسو: 😂ریش .... ریش خیلی باحال شدی
جنی: جمین من و تو انگار از اون بچه های مجردیم
جیمین: 😂
{۲ ساعت بعد}
راوی: همه برگشتن خونه هاشون و بهشون خیلی خوش گذشته بود
جین ویو: داشتم تو سیستم میچرخیدم کارم تموم شدن بود که اسم نانا توی سایت دیدم که نظرمو جلب کرد و رفتم تو ببینم چی نوشته راجب نانا
( بعد خوندن) ن خوبه درسش خوبه افرین
جین ویو: ماشینو روشن کردم کارمو تموم شده بود رفتم خونه یه نودل درست کردم خوردم تو فکر بودم که نانا چطوری امتحان نهایی رو میخواد بده قبول میشه یا نه توی این امتحان ترم بالایی ها و پایینی ها معلوم میشن خسته بودم رفتم خوابیدم
(فلش به بک فردا صبح دانشگاه)
نانا ویو: چون میدونستم بعد عروسی وقت نمیکنم قبلش خیلی زیاد خونده بودم برای امتحان و الان باید اماده میشدم تا برم امتحان بدم با اینکه از خودم مطمئنم ولی خیلی استرس دارم دوست ندارم جلو بقیه از امیلی کمتر بشم نمیخوام کم بیارم جلوی امیلی 😞
امیلی ویو: خب با این همه درس خوندن فکر کنم از نانا جلو بزنم هرچی نباشه من ازش بهترم در ضمن سوفیا ( دوست صمیمی امیلی) بهم تقلب میرسونه
(فلش به بک امتحان)
دکتر چوی: سلام به همه شما دانشجویان
لطفا سکوت رو رعایت کنید قوانین رو همه میدونن لازم به ذکر نیست امتحان رو شروع میکنیم
جین: سلام
سوهو( همکار و دوست جین): سلام به همه امیدوارم حالتون خوب باشه
دکتر چوی: اینجا چرا اومدید
جین: دکتر لی گفتن مراقبشون باشیم
چوی : خب باشه پس من میرم
( دکتر چوی رفت)
سوهو: فکر تقلبو از مغزتون بیرون کنید و متکی به خودتون باشید
جین: صندلی هاشون خیلی نزدیک به همه
سوهو: اره
جین: بیا جا بجاشون کنیم
سوهو: ها؟🤥
( بعد جابه جا کردم صندلی)
جین: خب شروع کنید زمانتون از همین الان شروع میشه
سوهو: حواسم بهتون هست تقلبی در کار نیست
امیلی ویو: أه لعنتی اینا از کجا پیداشون شدکارم تمومه
( فلش به بک پایان امتحان)
نانا ویو: از جلسه امتحان زدم بیرون دیدم ته اومده دنبالم رفتم سوار ماشین شدم و رفتم خونه لباسامو عوض کردم و خوابیدم خیلی خستم بود امتحان ساعت۷ صبح بود الان ساعت۸و نیمه و ته بعد رسوندن من به خونه رفت شرکت
(فلش به بک ۲ رو بعد ساعت۸ صبح دانشگاه)
نانا ویو: امروز روزی بود که رتبه هارو میگفتن
خیلی استرس داشتم لیلی و رزی و سانا و..... اومده بودن چون اونا هم امتحان داده بودن ته کنار بودم سعی میکرد ارومم کنه اما استرسم خیلی زیاد بود اروم نمیشدم که چشمم خورد به جین که قرار بود سخنرانی که با ترس نگاش کردم چشمک زد بهم
تهیونگ: فکر کنم خوب دادی😍
نانا: از کجا میدونی😭
تهیونگ: الان یه وی بت میگم 😐یک ساعته نشستن اروم باش اروم باش اروم باش اروم باشه أه دکی خو اروم بگیر دختر خوب دادی من میدونم افتاد😐؟؟
نانا : اهم🥺
تهیونگ: خوبه☺️
سانا: سلام به خانم کیم
نانا: سلام
بقیه: سلام
نانا: سلام😅جمعیتو
اسلاید ها
ماشین کوک
لباس کوک
لباس جیسو
لباس جیمین
لباس جنی ۲ تا اسلاید
لباس ته ۲ تا اسلاید( گریمش کردن پیر شده🤣ولی باز جذابه)
لباس نانا
بچه ها ببخشید بابت تاخیر فیک عشق من نامجون بزودی اپ میکنم
f2
جیسو: عالیه
نانا: پس برید خونه هاتون لباس بپوشید و بیاید به این ادرس
(چند مین بعد)
راوی: اونا بعد از اینکه اماده شدن و دخترا با ماشین ته رفتن پسرا هم با ماشین کوک به سمت جاهای تاریخی شهر بوسان
(فلش به بک قصر بوسان)
نانا: اوه اوه ببین کوک پادشاه شده
کوک: احترام بزار گستاخ
نانا: الیجناب منو أف کنید😂
کوک: 😂
جیسو:😳چقدر .... واووو.. هههه ..... چقدر توی این لباس قشنک شدی
کوک: تو هم همینطور ملکه من
جنی: ابهت خواصی هم داره 😁
جیسو: 😌اره دیکه جی کی منه
جنی: خب حالا...
نانا: 😳
تهیونگ: چطورم😁نانا چقدر خوشگل ظدی بانو
نانا: 😳
تهیونگ: چته؟
جنی و جیسو: 😂ریش .... ریش خیلی باحال شدی
جنی: جمین من و تو انگار از اون بچه های مجردیم
جیمین: 😂
{۲ ساعت بعد}
راوی: همه برگشتن خونه هاشون و بهشون خیلی خوش گذشته بود
جین ویو: داشتم تو سیستم میچرخیدم کارم تموم شدن بود که اسم نانا توی سایت دیدم که نظرمو جلب کرد و رفتم تو ببینم چی نوشته راجب نانا
( بعد خوندن) ن خوبه درسش خوبه افرین
جین ویو: ماشینو روشن کردم کارمو تموم شده بود رفتم خونه یه نودل درست کردم خوردم تو فکر بودم که نانا چطوری امتحان نهایی رو میخواد بده قبول میشه یا نه توی این امتحان ترم بالایی ها و پایینی ها معلوم میشن خسته بودم رفتم خوابیدم
(فلش به بک فردا صبح دانشگاه)
نانا ویو: چون میدونستم بعد عروسی وقت نمیکنم قبلش خیلی زیاد خونده بودم برای امتحان و الان باید اماده میشدم تا برم امتحان بدم با اینکه از خودم مطمئنم ولی خیلی استرس دارم دوست ندارم جلو بقیه از امیلی کمتر بشم نمیخوام کم بیارم جلوی امیلی 😞
امیلی ویو: خب با این همه درس خوندن فکر کنم از نانا جلو بزنم هرچی نباشه من ازش بهترم در ضمن سوفیا ( دوست صمیمی امیلی) بهم تقلب میرسونه
(فلش به بک امتحان)
دکتر چوی: سلام به همه شما دانشجویان
لطفا سکوت رو رعایت کنید قوانین رو همه میدونن لازم به ذکر نیست امتحان رو شروع میکنیم
جین: سلام
سوهو( همکار و دوست جین): سلام به همه امیدوارم حالتون خوب باشه
دکتر چوی: اینجا چرا اومدید
جین: دکتر لی گفتن مراقبشون باشیم
چوی : خب باشه پس من میرم
( دکتر چوی رفت)
سوهو: فکر تقلبو از مغزتون بیرون کنید و متکی به خودتون باشید
جین: صندلی هاشون خیلی نزدیک به همه
سوهو: اره
جین: بیا جا بجاشون کنیم
سوهو: ها؟🤥
( بعد جابه جا کردم صندلی)
جین: خب شروع کنید زمانتون از همین الان شروع میشه
سوهو: حواسم بهتون هست تقلبی در کار نیست
امیلی ویو: أه لعنتی اینا از کجا پیداشون شدکارم تمومه
( فلش به بک پایان امتحان)
نانا ویو: از جلسه امتحان زدم بیرون دیدم ته اومده دنبالم رفتم سوار ماشین شدم و رفتم خونه لباسامو عوض کردم و خوابیدم خیلی خستم بود امتحان ساعت۷ صبح بود الان ساعت۸و نیمه و ته بعد رسوندن من به خونه رفت شرکت
(فلش به بک ۲ رو بعد ساعت۸ صبح دانشگاه)
نانا ویو: امروز روزی بود که رتبه هارو میگفتن
خیلی استرس داشتم لیلی و رزی و سانا و..... اومده بودن چون اونا هم امتحان داده بودن ته کنار بودم سعی میکرد ارومم کنه اما استرسم خیلی زیاد بود اروم نمیشدم که چشمم خورد به جین که قرار بود سخنرانی که با ترس نگاش کردم چشمک زد بهم
تهیونگ: فکر کنم خوب دادی😍
نانا: از کجا میدونی😭
تهیونگ: الان یه وی بت میگم 😐یک ساعته نشستن اروم باش اروم باش اروم باش اروم باشه أه دکی خو اروم بگیر دختر خوب دادی من میدونم افتاد😐؟؟
نانا : اهم🥺
تهیونگ: خوبه☺️
سانا: سلام به خانم کیم
نانا: سلام
بقیه: سلام
نانا: سلام😅جمعیتو
اسلاید ها
ماشین کوک
لباس کوک
لباس جیسو
لباس جیمین
لباس جنی ۲ تا اسلاید
لباس ته ۲ تا اسلاید( گریمش کردن پیر شده🤣ولی باز جذابه)
لباس نانا
بچه ها ببخشید بابت تاخیر فیک عشق من نامجون بزودی اپ میکنم
۹.۸k
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.