فیک تهیونگ پادشاه قلبم
فیک تهیونگ پادشاه قلبم
( پارت۶)
ساعت۹ صبح
از زبان ات
تهیونگ بیا بریم تهیونگ گفت کجا گفتم بریم بهت میگم رفیتیم یه فروشگاه لباس وقتی وارد شدیم همه به تهیونگ نگاه میکردن ولی لباساش خیلی گرون قیمت بود رفتیم شلوار پیراهن سوشرت حتی کد شلوار خریدیم بعد یه شلوار بایه تیشرت پوشید موهاش بلند بود ولی خیلی ناز شده بود رفتیم ارایشگاه الان هرکاری میکنم پاشو توی کفش گذاشته که موهاشو کوتا نمیکنه بزور موهاشم کوتاه کردم با کلی تهدید رفتیم خونه اخم کرده بود ولی خیلی جذاب شده بود بهش زل زده بودم نگام کرد گفت چیه به چی نگاه میکنی چشم شور خندم گرف گفتم اینم جای تشکر کردنته گفتم حالاکه من بیکارم بیا باهم بریم بیرون گفت باشه وایسا تا بیام
از زبان تهیونگ
رفتم توی اتاق حالاکه نگاه میکنم سلیقش بد نیس ها چقدر عوض شدم خیلی خوشگل شدم
از زبان ات
کجارفت چرا نمیاد داد زدم تهیونگ کجایی اینابار رفتم بگم ته.. حرفم توی دهنم موند یاخدا این چقدر جذاب شد شبیه رییس شرکت شده داد زدم کت شلوار بهت میاد اومد جلو داد زد توی زمین کشاورزی نیستی چرا داد میزنی
( پارت۶)
ساعت۹ صبح
از زبان ات
تهیونگ بیا بریم تهیونگ گفت کجا گفتم بریم بهت میگم رفیتیم یه فروشگاه لباس وقتی وارد شدیم همه به تهیونگ نگاه میکردن ولی لباساش خیلی گرون قیمت بود رفتیم شلوار پیراهن سوشرت حتی کد شلوار خریدیم بعد یه شلوار بایه تیشرت پوشید موهاش بلند بود ولی خیلی ناز شده بود رفتیم ارایشگاه الان هرکاری میکنم پاشو توی کفش گذاشته که موهاشو کوتا نمیکنه بزور موهاشم کوتاه کردم با کلی تهدید رفتیم خونه اخم کرده بود ولی خیلی جذاب شده بود بهش زل زده بودم نگام کرد گفت چیه به چی نگاه میکنی چشم شور خندم گرف گفتم اینم جای تشکر کردنته گفتم حالاکه من بیکارم بیا باهم بریم بیرون گفت باشه وایسا تا بیام
از زبان تهیونگ
رفتم توی اتاق حالاکه نگاه میکنم سلیقش بد نیس ها چقدر عوض شدم خیلی خوشگل شدم
از زبان ات
کجارفت چرا نمیاد داد زدم تهیونگ کجایی اینابار رفتم بگم ته.. حرفم توی دهنم موند یاخدا این چقدر جذاب شد شبیه رییس شرکت شده داد زدم کت شلوار بهت میاد اومد جلو داد زد توی زمین کشاورزی نیستی چرا داد میزنی
۴.۸k
۲۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.