عشق متفاوت من..!))«part9»
=خانم ا/ت اقای کیم اومدن !
+بگو بیاد داخل !
=اقای کیم بفرماید (روبه تعیونگ )
(تهیونگ میره تو تلف ا/ت)
+خوش اومدید اقای کیم !
-ممنونم خانم لی !
+اتفاقی افتاد اومدید !؟
-بله اومد باهاتون راجب این شایعه ها صحبت کنم باید یه جوابی به مطبوعات بدیم !
+لازم نیست یه مدت که بگذر همه یادشون میره !
-خانم لی شما جدی هستید !؟داری باهام شوخی میکنید!؟من سر این موضوع خیلی فالوار و فن پیدا کردم نمیتونم همنطور وایسم تا مردن یادشون بره !
+اقای یکم من وقتی برای این مسخره بازی ها ندارم ولی درست ارزش برند ما افزایش داشتم میتونم برای یه مدت این شایعه مسخره رو تایید کنیم بعد یه مدت بگیم باهام کنار نیومدیم جدا شدیم !
-به همین آسونی !؟شما واقعا اصلا عین خیالتون همه نیست مگه نه !؟
+اقای کیم من و شما میدونیم این هیچ چیزی جز یه شایعه مسخره نیست پس چرا باید نگران باشم یا خودم بخاطرش خسته کنم!؟
-خیلی خب من از طرف خودم این اخبار تایید میکنم و شما از طرف خودتون فقط بدونید حتما مجبور میشیم یه جاهای به عنوان زوج باهام شرکت کنیم !
+حالا یه فکری برای اون میکنیم !
-خیلی خوب منم برم !
+باش
(تهیونگ میره بیرون )
-واییی خدایا باورم نمیشه همچی به کیله چپش و براش یه چیز مسخرست (تو دلش )
(تهیونگ میره خونه و برای تایید کردن خبر یه لایو میگیره)
-هلوووو حالتون چطور !؟
فن: تهیونگااا شایعه ها رو دیدی !؟میشه بگی داستان چیه !؟
-خب راستش برای همینم لایو گذاشتم که راجب این اخبار جواب درست و حتمی بدم خب این شایعه ها درست و من این خبر تایید میکنم و امیدوارم به تصمیم احترام بذارید ازم حمایت کنید بازم دوستم داشت باشید !(تهیونگ برای احترام خم میشه )
«تهیونگ بعد چند مین لایو قط میکنه »
(ویو ا/ت : یادم افتاد که باید این خبر ها رو تایید کنم پس یه بیانه نوشتم تا این خبر به دورغ تایید کنم )
«سلام به همه من لی ا/ت رعیس برند بلک لیبل هستم من میخوام راجب این اخبار که جدیدی راجب من و اقای کیم پاسخ بدم این شایعه ها درست و امیدوارم به تصمیممون احترام بذارید و باعث آزار من و اقای یکم نشید و به حمایت و دوست داشتن اقای کیم ادامه بدید چون نمیخوام بخاطر من آسیب ببین و تحت فشار قرار بگیر!
با تشکر لی ا/ت (این نامه از خودم از اوردم نمیدونم چطوری بیانه میدن 😂)»
(ا/ت بعد منتشر کردن این بیانه رفت سمت اتاقش تا بعد یه روز خسته کنند یه استراحت خوب داشت باش )
«ویو تهیونگ: داشتم همینطور اخبار نگاه میکردم که دیدم بیانه ای از طرف خانوم لی همین یک دقیقه پیش منتشر شد پیام بازم کردم و خوندم با جمله اخرش (نمیخوام اقای کیم بخاطر من آسیب بیین و تحت فشار قرار بگیر )خود به خود لبخند زدم
هی هی پسر داری چه غلطی میکنی !؟این لبخند برای چیه بود !؟ خودت جمع کن پسر
تهیونگ به خودش اومد گوشیش خاموش کرد گذاشت رو میز کنار تختش دستش گذاشت زیر سرش و به سقفه خیره شد تا خوابش ببر »
(ویو فردا صبح…)
=ا/تتتتت!
+ایییی خدا باز اول صبحی چیه شد؟
=تو چیکار کردی شایعه قرارت با اقای یکم تایید کردی !؟همجا ترکید با این خبر همه منتظرن شما رپ تو مکان عمومی ببین !
+چیههه !؟جقدر سریع !؟
=ا/تتت اخه جرا این خبر رو تایید کردی !؟
+خب چیکار میکردم !؟این خبر همه به اقای کیم همه من سود زیاد رسوند پس تا یه مدت میگیم قرار میذاریم بعد یه مدت میگیم به مشکل خوردیم باهام کنار نمیایم میخوایم جدا شیم همین تمام !انقدر بزرگش نکن !
=خدایااااا ا/تتتت آخر از دستت راهی تیمارستان میشم!
ادامه دارد…
+بگو بیاد داخل !
=اقای کیم بفرماید (روبه تعیونگ )
(تهیونگ میره تو تلف ا/ت)
+خوش اومدید اقای کیم !
-ممنونم خانم لی !
+اتفاقی افتاد اومدید !؟
-بله اومد باهاتون راجب این شایعه ها صحبت کنم باید یه جوابی به مطبوعات بدیم !
+لازم نیست یه مدت که بگذر همه یادشون میره !
-خانم لی شما جدی هستید !؟داری باهام شوخی میکنید!؟من سر این موضوع خیلی فالوار و فن پیدا کردم نمیتونم همنطور وایسم تا مردن یادشون بره !
+اقای یکم من وقتی برای این مسخره بازی ها ندارم ولی درست ارزش برند ما افزایش داشتم میتونم برای یه مدت این شایعه مسخره رو تایید کنیم بعد یه مدت بگیم باهام کنار نیومدیم جدا شدیم !
-به همین آسونی !؟شما واقعا اصلا عین خیالتون همه نیست مگه نه !؟
+اقای کیم من و شما میدونیم این هیچ چیزی جز یه شایعه مسخره نیست پس چرا باید نگران باشم یا خودم بخاطرش خسته کنم!؟
-خیلی خب من از طرف خودم این اخبار تایید میکنم و شما از طرف خودتون فقط بدونید حتما مجبور میشیم یه جاهای به عنوان زوج باهام شرکت کنیم !
+حالا یه فکری برای اون میکنیم !
-خیلی خوب منم برم !
+باش
(تهیونگ میره بیرون )
-واییی خدایا باورم نمیشه همچی به کیله چپش و براش یه چیز مسخرست (تو دلش )
(تهیونگ میره خونه و برای تایید کردن خبر یه لایو میگیره)
-هلوووو حالتون چطور !؟
فن: تهیونگااا شایعه ها رو دیدی !؟میشه بگی داستان چیه !؟
-خب راستش برای همینم لایو گذاشتم که راجب این اخبار جواب درست و حتمی بدم خب این شایعه ها درست و من این خبر تایید میکنم و امیدوارم به تصمیم احترام بذارید ازم حمایت کنید بازم دوستم داشت باشید !(تهیونگ برای احترام خم میشه )
«تهیونگ بعد چند مین لایو قط میکنه »
(ویو ا/ت : یادم افتاد که باید این خبر ها رو تایید کنم پس یه بیانه نوشتم تا این خبر به دورغ تایید کنم )
«سلام به همه من لی ا/ت رعیس برند بلک لیبل هستم من میخوام راجب این اخبار که جدیدی راجب من و اقای کیم پاسخ بدم این شایعه ها درست و امیدوارم به تصمیممون احترام بذارید و باعث آزار من و اقای یکم نشید و به حمایت و دوست داشتن اقای کیم ادامه بدید چون نمیخوام بخاطر من آسیب ببین و تحت فشار قرار بگیر!
با تشکر لی ا/ت (این نامه از خودم از اوردم نمیدونم چطوری بیانه میدن 😂)»
(ا/ت بعد منتشر کردن این بیانه رفت سمت اتاقش تا بعد یه روز خسته کنند یه استراحت خوب داشت باش )
«ویو تهیونگ: داشتم همینطور اخبار نگاه میکردم که دیدم بیانه ای از طرف خانوم لی همین یک دقیقه پیش منتشر شد پیام بازم کردم و خوندم با جمله اخرش (نمیخوام اقای کیم بخاطر من آسیب بیین و تحت فشار قرار بگیر )خود به خود لبخند زدم
هی هی پسر داری چه غلطی میکنی !؟این لبخند برای چیه بود !؟ خودت جمع کن پسر
تهیونگ به خودش اومد گوشیش خاموش کرد گذاشت رو میز کنار تختش دستش گذاشت زیر سرش و به سقفه خیره شد تا خوابش ببر »
(ویو فردا صبح…)
=ا/تتتتت!
+ایییی خدا باز اول صبحی چیه شد؟
=تو چیکار کردی شایعه قرارت با اقای یکم تایید کردی !؟همجا ترکید با این خبر همه منتظرن شما رپ تو مکان عمومی ببین !
+چیههه !؟جقدر سریع !؟
=ا/تتت اخه جرا این خبر رو تایید کردی !؟
+خب چیکار میکردم !؟این خبر همه به اقای کیم همه من سود زیاد رسوند پس تا یه مدت میگیم قرار میذاریم بعد یه مدت میگیم به مشکل خوردیم باهام کنار نمیایم میخوایم جدا شیم همین تمام !انقدر بزرگش نکن !
=خدایااااا ا/تتتت آخر از دستت راهی تیمارستان میشم!
ادامه دارد…
۹.۹k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.