{{𝕬𝖋𝖘𝖆𝖓𝖊 𝕿𝖆𝖏 & 𝕿𝖆𝖐𝖍𝖙🪬🪽}}
{{𝕬𝖋𝖘𝖆𝖓𝖊 𝕿𝖆𝖏 & 𝕿𝖆𝖐𝖍𝖙🪬🪽}}
𝕻𝖆𝖗𝖙=1
امیر:
روی صندلی نشسته بودم و داشتم سیگارو میکشیدم
با صدای داد زدن نگار به خودم امدم و اوردنش داخل اتاق
امیر: بشونینش روی صندلی
نگار: ع.وضی
امیر: هیس( با اخم) چرا فرار کردی
نگار: تا چشت کور بازم میرم( داد)
پا شدم و سیگارمو پرت کردم اون سمت
امیر: صداتو ببر( داد)
چشاشو بست و چیزی نگفت
امیر: من عاشقت بودم که نگهت داشتم
نگار: سیر تا پیاز رو دروغ میگی.. تو منو بخاطر مال پدرم نگه داشتی
رفتم جلو پر لباسشو گرفتم
امیر: با من اینجوری حرف نزن... صد تا پدر ترو میتونم بخرم و ازاد کنم
نگار: ...
امیر: ببرینش توی اتاق( داد)
داشتن میبردنش که ....
نگار: ببین منو ، به وقتش اونی باید بیاد میاد منتظر باش ، ویلا رو روی سرت ریز ریز میکنه( داد)
.
.
نگار:
رفتم تو اتاق و درو بستن
پنج هارو با نرده بسته بودن
نگار: لعنتی!
تختمو زدم بالا و دیدم گوشی رو پیدا نکردن گوشیو برداشتم
سریع شماره مینا رو گرفتم و زنگ زدم
نگار: الو
مینا: دختر کجایی
نگار: نمیتونم درست حرف بزنم الان
𝕻𝖆𝖗𝖙=1
امیر:
روی صندلی نشسته بودم و داشتم سیگارو میکشیدم
با صدای داد زدن نگار به خودم امدم و اوردنش داخل اتاق
امیر: بشونینش روی صندلی
نگار: ع.وضی
امیر: هیس( با اخم) چرا فرار کردی
نگار: تا چشت کور بازم میرم( داد)
پا شدم و سیگارمو پرت کردم اون سمت
امیر: صداتو ببر( داد)
چشاشو بست و چیزی نگفت
امیر: من عاشقت بودم که نگهت داشتم
نگار: سیر تا پیاز رو دروغ میگی.. تو منو بخاطر مال پدرم نگه داشتی
رفتم جلو پر لباسشو گرفتم
امیر: با من اینجوری حرف نزن... صد تا پدر ترو میتونم بخرم و ازاد کنم
نگار: ...
امیر: ببرینش توی اتاق( داد)
داشتن میبردنش که ....
نگار: ببین منو ، به وقتش اونی باید بیاد میاد منتظر باش ، ویلا رو روی سرت ریز ریز میکنه( داد)
.
.
نگار:
رفتم تو اتاق و درو بستن
پنج هارو با نرده بسته بودن
نگار: لعنتی!
تختمو زدم بالا و دیدم گوشی رو پیدا نکردن گوشیو برداشتم
سریع شماره مینا رو گرفتم و زنگ زدم
نگار: الو
مینا: دختر کجایی
نگار: نمیتونم درست حرف بزنم الان
۱.۹k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.