ات بچه رو به خونه ی جوکیونگ برد و رفت خرید با کوک
ات بچه رو به خونه ی جوکیونگ برد و رفت خرید با کوک
رفتن داخل ی پاساژ ی لباسی رو ات انتخاب کرد ولی کوک دوسش نداشت ی لباسی رو کوک انتخاب کرد ات دوسش نداشت بعد از کلی گشتن بلاخره ی لباس دخترونه مد نظر هردوشون بود
اون رو ات خرید بعد رفت که کفش بخره ی کفش نایک خرید بعد رفتن ی پاساژی که همش چیزای مردونه بود رفتن برای کوک لباس و کفش خریدن بعد هم رفتن فروشگاه و چیزای لازم مهمونی رو خریدن .
برای مهمونی فرداشب جیمین و جوکیونگ دعوت بودن ولی جوکیونگ نمیاد
چون جیا رو داره
)جیا دختر جیمین و جوکیونگ )
و باید مواظب جیا باشه
بعد از خرید ات و کوک اومدن و پسرشون رو از خونه جیمین و جوکیونگ بردن
رفتن داخل ی پاساژ ی لباسی رو ات انتخاب کرد ولی کوک دوسش نداشت ی لباسی رو کوک انتخاب کرد ات دوسش نداشت بعد از کلی گشتن بلاخره ی لباس دخترونه مد نظر هردوشون بود
اون رو ات خرید بعد رفت که کفش بخره ی کفش نایک خرید بعد رفتن ی پاساژی که همش چیزای مردونه بود رفتن برای کوک لباس و کفش خریدن بعد هم رفتن فروشگاه و چیزای لازم مهمونی رو خریدن .
برای مهمونی فرداشب جیمین و جوکیونگ دعوت بودن ولی جوکیونگ نمیاد
چون جیا رو داره
)جیا دختر جیمین و جوکیونگ )
و باید مواظب جیا باشه
بعد از خرید ات و کوک اومدن و پسرشون رو از خونه جیمین و جوکیونگ بردن
۲.۸k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.