یچیزی بگم نخندید بهم
داشتم چیزای ماورایی میخوندم *سعید والکتور بود فک کنم اسمش* بعد رسیدم نمونه scp 049 و اینکه وقتی فهمیدم چقدر خفنه... نم دونم جرا احساس کردم روش کراش زدم😂🤣 واس همین میخام یه اوسی ازش بسازم... نم دونم جی میگن ولی فک کنم اوسی باشه... نم دونم حالا... بهرحال میخام یکیم واسه این بشر بسازم... وایییی چرااا من روز کراش زدممم اخهههه
من تو ذهنم: اصلا من چرا باید رو یه جیزی که هیچ احساسی نداره کراش بزنم... چرا... چرا انقدر دلم میخاد ببینمش چرا..
کسایی که نمیدونن scp چیه: پوف.. من برم به کارم برسم
کسایی که میدونن اون چه سازمانیه و چی کارا میکنن: 😶😶😶😶
من تو ذهنم: اصلا من چرا باید رو یه جیزی که هیچ احساسی نداره کراش بزنم... چرا... چرا انقدر دلم میخاد ببینمش چرا..
کسایی که نمیدونن scp چیه: پوف.. من برم به کارم برسم
کسایی که میدونن اون چه سازمانیه و چی کارا میکنن: 😶😶😶😶
۱۷۸
۲۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.