سناریو درخواستی
#سناریو_درخواستی
وقتی محکم میزنن در گوشت و تا دو ماه باهاش هیچ حرفی نمیزنی.
نامجون : ببخشید خب حواسم نبود میشه اشتی کنی
جین : بغلت میکنه و ازت خواهش میکنه که باهاش حرف بزنی
شوگا : به روی خودش نمیاره ولی خیلی دلش برا صدات تنگ شده
جیهوپ : بغض میکنه و میره برات خوراکی میگیره
جیمین : منو ببخش تهکوک بفهمن زندم نمیزارن ببخشیددددد
تهیونگ : من گه خوردم(خدانکنههه) منو ببخش باور کن اصلا نمیخواستم بزنمت
کوک : دیگه تکرار نمیشه قول میدم
خوب بود ؟
نظرتو تو کامنتا بهم بگو :)
وقتی محکم میزنن در گوشت و تا دو ماه باهاش هیچ حرفی نمیزنی.
نامجون : ببخشید خب حواسم نبود میشه اشتی کنی
جین : بغلت میکنه و ازت خواهش میکنه که باهاش حرف بزنی
شوگا : به روی خودش نمیاره ولی خیلی دلش برا صدات تنگ شده
جیهوپ : بغض میکنه و میره برات خوراکی میگیره
جیمین : منو ببخش تهکوک بفهمن زندم نمیزارن ببخشیددددد
تهیونگ : من گه خوردم(خدانکنههه) منو ببخش باور کن اصلا نمیخواستم بزنمت
کوک : دیگه تکرار نمیشه قول میدم
خوب بود ؟
نظرتو تو کامنتا بهم بگو :)
۱۲.۷k
۱۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.