پارت ۵
یونا : میاااااااااا
میا با قیافه پوکر : چته
یونا : میا ( نفس نفس )
میا : خب بشین برام تعریف ......
یونا میپره وسط حرف میا
یونا : نمیشههههه وای نمیتونم باور کنمممممم اون اون چیز منظورم جونگ کوک اون پاهامو پانسمان کرددددددد
( تو دلش : ذوققققق * )
میا : مبارک باشه
یونا : یااااااا
همین جوری سرگرم حرف زدن بودن که کوک عصبی و خونسرد میاد و دست یونا رو میکشه و میبره تو کلاس
یونا : آیییییی ای دستم چتههه
کوک یونا رو پرت میکنه و با خونسردی میگه
کوک : تو و اون پسره فقط ی دوست ساده این دیگه ؟
یونا جا خورد و گفت
یونا : یاااا .... اصلا اصلا به توچه
کوک با داد : میدونی چقد اذیت میشم وقتی یکی بهت دست میزنه هااااان
یونا با تعجب : چ چی م میگی ت تو .....
کوک پرید وسط حرف یونا
کوک : آره درسته من عاشقت شدم
یونا : .......
کوک : مین یونا با من قرار میزاری ؟
یونا با ذوق : امممم چیز ارههههه
زنگ تفریح یونا داشت قدم میزد که چند نفر جلوش سبز شدن
اون سولی و رفیقاش بود
اومد طرف یونا و موهاشو گرفت
پارت بعدی = هیجانی
لایک ؟ :)
میا با قیافه پوکر : چته
یونا : میا ( نفس نفس )
میا : خب بشین برام تعریف ......
یونا میپره وسط حرف میا
یونا : نمیشههههه وای نمیتونم باور کنمممممم اون اون چیز منظورم جونگ کوک اون پاهامو پانسمان کرددددددد
( تو دلش : ذوققققق * )
میا : مبارک باشه
یونا : یااااااا
همین جوری سرگرم حرف زدن بودن که کوک عصبی و خونسرد میاد و دست یونا رو میکشه و میبره تو کلاس
یونا : آیییییی ای دستم چتههه
کوک یونا رو پرت میکنه و با خونسردی میگه
کوک : تو و اون پسره فقط ی دوست ساده این دیگه ؟
یونا جا خورد و گفت
یونا : یاااا .... اصلا اصلا به توچه
کوک با داد : میدونی چقد اذیت میشم وقتی یکی بهت دست میزنه هااااان
یونا با تعجب : چ چی م میگی ت تو .....
کوک پرید وسط حرف یونا
کوک : آره درسته من عاشقت شدم
یونا : .......
کوک : مین یونا با من قرار میزاری ؟
یونا با ذوق : امممم چیز ارههههه
زنگ تفریح یونا داشت قدم میزد که چند نفر جلوش سبز شدن
اون سولی و رفیقاش بود
اومد طرف یونا و موهاشو گرفت
پارت بعدی = هیجانی
لایک ؟ :)
۴.۹k
۰۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.