part 1

صبح شده بود.ساعت ۸ بود. پا شدم رفتم دستشویی کارای لازمو کردم بعد رفتم برای صبحانه.مامانم از قبل صبحانه رو آماده کرده بود.




داشتم میخوردم که گوشیم زنگ زد. کوک بود. جواب دادم ، داشت حالمو می پرسید . بهش گفتم نظرت چیه ظهر با دخترا و پسرا بریم ساحل؟
کوک:اوک بیبی
ا/ت:باییی





قطع کردم




مامانم:کی بود؟



ا/ت:جونگ کوک بود.




مامان:باشه مشکلی نیست. برو خواهرت رو هم بیدار کن دیر شده.
(پرش زمانی به‌ بعد از ظهر)
کم کم باید حاضر میشدم تا برم .یه لباس ساحلی پیدا کردم و پوشیدم و به حرکت افتادم.عکس لباس اسلاید بعد.
(پرش زمانی از خونه به ساحل)



خب بچه ها این پارت اول بود امیدوارم خوشتون اومده باشه بقیه ی پارت ها رو هم خواهم گذاشت فقط شاید امروز نتونم❣

راستی دوست دخترای اعضا رو نگفتم
نامجون:آیو
جین:جیسو
یونگی:نایون
جی هوپ:جنی
جیمین:لیسا
وی:رزی
کوک:خودم(قراره تغیر کنه به وی)
یونا(خواهرم):فلیکس