پارت ۳
بعدپارتی:اِما:خو بابا ما دیگه بریم مادر ناتنیشون:کجا میخواین برین شوگا و اِما :خونه مادرناتنیشون:خونه هه کدوم خونه بچه .خونه تون رو فروختم. شوگاو اما:چییی پس ما کجا زندگیکنیمممم مادر:اینجا نمخواد برین بهتره راه بیاین شوگا:هیچوقتتتتت بعد دست اما رو میگیره و از عمارت پدرشون میان بیرون شوگا:اِما ببخشید داداشی ولی اونجا امنیت نداره وواما: اشکال نداره شوگا بیا بریم تو پارک فردا میریم یه خونه میگیریم شوگا:اخه پول نداریم که وواما:من دارم پسنداز کرده بودم بعد میرن به پارک و میخوابن(اِما به کنار،ولی شوگولیم یخ میزنه یخمک میشه🤧🤧🤧 )فردا:اِما:شوگااااا پاشو شوگا:ها چیه اِما: همه لباسام و وسایلام تو عمارت موند
شوگا:یواشکی میرم میارم بعد چند مین از زبان ووا ما :دیدم شوگا بادو میاد پیشم ووا ما:شوشوشوگا .شوگا:هچینگو فقط بدو بعد شوگا دست ووا ما رو میگیره و میدوعن که
میرم پارت بعد رو هم بنویسم
شوگا:یواشکی میرم میارم بعد چند مین از زبان ووا ما :دیدم شوگا بادو میاد پیشم ووا ما:شوشوشوگا .شوگا:هچینگو فقط بدو بعد شوگا دست ووا ما رو میگیره و میدوعن که
میرم پارت بعد رو هم بنویسم
۲۲.۹k
۱۳ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.