عشق رویایی من
عشق رویایی من
پارت 5
از خواب پریدم چشامو که باز کردم دیدم جیمین نیست.
رفتم پذیرایی و دیدم اونجا نشسته.
~عام سلام.
سلام.
~حالت...خوبه؟
آره خوبم(هنوز هم تو شوک بود جیمین)
~میخوای ببرمت دکتر؟
خودت باعث شدی اینجوری بشم خودتم میخوای منو ببری دکتر. عجیبه!
~میدونم رفتار من درست نبود ولی دلیل نمیشه بری خودکشی کنی.
هققق چون برای کسی مهم نیستم همه تحقیرم میکنن....هققق(با گریه).
~هی آروم باش(بغلش کرد).
هقققق....
~برای من مهمی.
10دقیقه توی بغلم بود،بغل کردنش حس آرامش بخشی داشت.
به هم نگاه کردیم،قلبم تند تند میزد انگار که عاشقش شده بودم.
بهش نزدیک شدم و میخواستم لبشو ببوسم.
داری چیکار میکنی؟!
نتونستم خودمو نگه دارم و گفتم:
~من....من دوست دارممم.
از کنارم پاشد و با عصبانیت گفت:
چیییی...چی داری میگی توو دیونه شدی.
~اره دیونه شدمممممم،دیونه تووو.
دروغ میگییی.....هقققق.
~گریه نکننن لطفاً.
دستشو گرفتم،ولی اون با عصبانیت دستمو ول کرد و رفت.
~جیمینا صبر کن یه لحظه لطفاً.
.......
میدونم این پارت یکم کم بود ولی اشکال نداره فردا جبران میکنم حتما🤌🏻✨
پارت 5
از خواب پریدم چشامو که باز کردم دیدم جیمین نیست.
رفتم پذیرایی و دیدم اونجا نشسته.
~عام سلام.
سلام.
~حالت...خوبه؟
آره خوبم(هنوز هم تو شوک بود جیمین)
~میخوای ببرمت دکتر؟
خودت باعث شدی اینجوری بشم خودتم میخوای منو ببری دکتر. عجیبه!
~میدونم رفتار من درست نبود ولی دلیل نمیشه بری خودکشی کنی.
هققق چون برای کسی مهم نیستم همه تحقیرم میکنن....هققق(با گریه).
~هی آروم باش(بغلش کرد).
هقققق....
~برای من مهمی.
10دقیقه توی بغلم بود،بغل کردنش حس آرامش بخشی داشت.
به هم نگاه کردیم،قلبم تند تند میزد انگار که عاشقش شده بودم.
بهش نزدیک شدم و میخواستم لبشو ببوسم.
داری چیکار میکنی؟!
نتونستم خودمو نگه دارم و گفتم:
~من....من دوست دارممم.
از کنارم پاشد و با عصبانیت گفت:
چیییی...چی داری میگی توو دیونه شدی.
~اره دیونه شدمممممم،دیونه تووو.
دروغ میگییی.....هقققق.
~گریه نکننن لطفاً.
دستشو گرفتم،ولی اون با عصبانیت دستمو ول کرد و رفت.
~جیمینا صبر کن یه لحظه لطفاً.
.......
میدونم این پارت یکم کم بود ولی اشکال نداره فردا جبران میکنم حتما🤌🏻✨
۱.۷k
۱۳ دی ۱۴۰۳