تک پارتی
تک پارتی
#استری_کیدز
#استریکیدز
#جیسونگ
*وقتی پاهات زخم شده و اون میفهمه*
درخواستی
(خب بچها این یه تک پارتی قراره یکم مثلا فیلما بشه و مافیایی بشه اگه دوست نداشتینم راستش کاری از دست من برنمیاد😐)
ا/ت و جیسونگ توی یه بند بزرگ مافیا هستن و دوتا از حرفه ای ترین مافیا ها هستن که اونا همیشه با هم میرن به ماموریت هاشون و همیشه موفق میشن.
امروز اونا یه ماموریت خیلی جدی دارن،ماموریتشون اینه که یه گروه که دشمن این بند مافیا ها هست رو بکشن، و خب این کار هم میکنن.
(ا/ت ویو)
جیسونگ داشت یه طرف دو عضو ا این گروه رو میزد و من این طرف داشتم سعی میکردم که یه عضو دیگرو از جیسونگ دور نگه دارم، همه چاقو یا تفنگ داشتن و واقعا ماموریت سختی بود، داشتم فرد روبروم رو میزدم تا نره نزدیک جیسونگ ولی اون چاقو درآورد و زد به پام و خب منم با تفنگ زدم بهش.
*کمی بعد*
جیسونگ و ا/ت الان ماموریت رو تموم کرده بودن و ا/ت درمورد زخم بزرگش به جیسونگ چیزی نگفته بود،اونا بعد از چند دقیقه دوباره رفتن به سازمانشون و خب ا/ت خیلی درد داشت پس روی صندلی نشست ولی جیسونگ متوجه خون روی پای ا/ت شد سریع نزدیکش شد
(_جیسونگ . + ا/ت)
_ حالت خوبه؟
+آره ، چیزی نیست فقط یه پانسمان ساده میخواد.
*جیسونگ خواست که ا/ت رو ببره بیمارستان چون زخمش خیلی عمیق بود ولی اونا مافیا بودن و ممکن بود شناخته بشن پس خودش پانسمانش کرد*
*جیسونگ داشت پای ا/ت رو پانسمان میکرد ولی هر دقیقه به چشمای ا/ت نگاه میکرد، معلوم بود که داره از انجام این کار لذت میبره*
بازم ریدم🤌🏻
#استری_کیدز
#استریکیدز
#جیسونگ
*وقتی پاهات زخم شده و اون میفهمه*
درخواستی
(خب بچها این یه تک پارتی قراره یکم مثلا فیلما بشه و مافیایی بشه اگه دوست نداشتینم راستش کاری از دست من برنمیاد😐)
ا/ت و جیسونگ توی یه بند بزرگ مافیا هستن و دوتا از حرفه ای ترین مافیا ها هستن که اونا همیشه با هم میرن به ماموریت هاشون و همیشه موفق میشن.
امروز اونا یه ماموریت خیلی جدی دارن،ماموریتشون اینه که یه گروه که دشمن این بند مافیا ها هست رو بکشن، و خب این کار هم میکنن.
(ا/ت ویو)
جیسونگ داشت یه طرف دو عضو ا این گروه رو میزد و من این طرف داشتم سعی میکردم که یه عضو دیگرو از جیسونگ دور نگه دارم، همه چاقو یا تفنگ داشتن و واقعا ماموریت سختی بود، داشتم فرد روبروم رو میزدم تا نره نزدیک جیسونگ ولی اون چاقو درآورد و زد به پام و خب منم با تفنگ زدم بهش.
*کمی بعد*
جیسونگ و ا/ت الان ماموریت رو تموم کرده بودن و ا/ت درمورد زخم بزرگش به جیسونگ چیزی نگفته بود،اونا بعد از چند دقیقه دوباره رفتن به سازمانشون و خب ا/ت خیلی درد داشت پس روی صندلی نشست ولی جیسونگ متوجه خون روی پای ا/ت شد سریع نزدیکش شد
(_جیسونگ . + ا/ت)
_ حالت خوبه؟
+آره ، چیزی نیست فقط یه پانسمان ساده میخواد.
*جیسونگ خواست که ا/ت رو ببره بیمارستان چون زخمش خیلی عمیق بود ولی اونا مافیا بودن و ممکن بود شناخته بشن پس خودش پانسمانش کرد*
*جیسونگ داشت پای ا/ت رو پانسمان میکرد ولی هر دقیقه به چشمای ا/ت نگاه میکرد، معلوم بود که داره از انجام این کار لذت میبره*
بازم ریدم🤌🏻
۱۴.۴k
۰۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.