سلام خوشملا 🌸✨
سلام خوشملا 🌸✨
اینم اوسی جدید بنده؛-؛
ببخشید پاکش کردم یهو دوستم گفت اما الان اوکیه؛-؛
اسم : میزوکا みずか 🦋
فامیلی : تاماکی たまき 🦋
سن : 18 🦋
تاریخ تولد : 1 اردیبهشت 🦋
شیپ : هیچکس 🦋
بستگان : تاکرو تاماکی ( پدر) هاتسوکی تاکامی ( مادر) میزوکو یاگامی( خواهر کوچکتر ) 🦋
بستگان الانی : میزوکو یاگامی( خواهر کوچکتر) کانائه کوچو ( مادر خونده) شینوبو و کانائو خاله ناتنی 🦋
غذا : برنج با کاری 🦋
اخلاق : مهربون یکم جوگیر 🦋
دوستاش :
بهترین و صمیمی ترین دوستش :
رنگ مورد علاقه : صورتی پر رنگ، صورتی کم رنگ 🦋
علایق : پروانه 🦋
تنفرات: سانمی، موزان، داکی 🗡
گونه: انسان
رتبه : هاشیرا 🦋
سبک تنفس : تنفس ستاره، تنفس گل 🦋
وضعیت : میزوکا زمانی که بچه بود با خانواده خودش در یک روستا زندگی میکرد وقتی فهمید یه خواهر کوچولو به اسم میزوکو تاماکی داره از ذوق کردن هم خوشحال شد... یک روز که میزوکا با خواهر خودش میزوکو تو خونه تنها بودن پدرو مادرشون رفته بودن خرید در روستا وقتی شب میشه هیچ خبری از پدرو مادر میزوکا و میزوکو نمیشه میزوکا بعد 23 دقیقه بعد میره لب پنجره میبینه 2 نفر دارن مثل جن میدون میره نزدیک تر میبینه پدر و مادر خودش دارن با قیافه ای خیلی وحشت ناک و با لباس های خونی و چشم های سفید با 4 دست و پا میدون زود فرار میکنه میره کلبه زود میزوکو رو بغل میکنه که باهم فرار کنن یه دفعه مادر میزوکا و میزوکو میخواست به میزوکو حمله کنه که زود هاشیرا گل به دادشون میرسه و ازشون مواظبت میکنه بر علیه پدر و مادرشون که اهریمن شدند متسفانه هاشیرا گل مجبور بود پدر و مادر میزوکا و میزوکو رو بکشه راهی نداشت خودش هم ناراحت بود و دل شکسته میزوکا از همون لحظه ای که پدر و مادرش رو از دست داد خیلی جیغ زد و گریه کرد اما بعد اینکه مردن هاشیرا گل اونو بغل کرد و آرومش کرد و گفت چیزی نیست و لبخند زد و با اشک های جاری جاری بر تن اسم هاشیرا گل کانائه کوچو هست 🦋
سرپرست میزوکا و میزوکو رو کانائه کوچو برعهده میگیره و بزرگشون میکنه کانائه کوچو به عنوان مادر خونده میزوکا و میزوکو میشه و میزوکا و میزوکو هر دو خواهر هاشیرا می شوند قدرت وجودی میزوکا و میزوکو در واقع ستاره هست اما هردو دو قدرت تنفس دارند یکی ستاره و یکی هم گل ⭐🌸
اینم از داستان نظرتون چیه در مورد داستان میدونم گند زدم ببخشید؛-؛
اینم اوسی جدید بنده؛-؛
ببخشید پاکش کردم یهو دوستم گفت اما الان اوکیه؛-؛
اسم : میزوکا みずか 🦋
فامیلی : تاماکی たまき 🦋
سن : 18 🦋
تاریخ تولد : 1 اردیبهشت 🦋
شیپ : هیچکس 🦋
بستگان : تاکرو تاماکی ( پدر) هاتسوکی تاکامی ( مادر) میزوکو یاگامی( خواهر کوچکتر ) 🦋
بستگان الانی : میزوکو یاگامی( خواهر کوچکتر) کانائه کوچو ( مادر خونده) شینوبو و کانائو خاله ناتنی 🦋
غذا : برنج با کاری 🦋
اخلاق : مهربون یکم جوگیر 🦋
دوستاش :
بهترین و صمیمی ترین دوستش :
رنگ مورد علاقه : صورتی پر رنگ، صورتی کم رنگ 🦋
علایق : پروانه 🦋
تنفرات: سانمی، موزان، داکی 🗡
گونه: انسان
رتبه : هاشیرا 🦋
سبک تنفس : تنفس ستاره، تنفس گل 🦋
وضعیت : میزوکا زمانی که بچه بود با خانواده خودش در یک روستا زندگی میکرد وقتی فهمید یه خواهر کوچولو به اسم میزوکو تاماکی داره از ذوق کردن هم خوشحال شد... یک روز که میزوکا با خواهر خودش میزوکو تو خونه تنها بودن پدرو مادرشون رفته بودن خرید در روستا وقتی شب میشه هیچ خبری از پدرو مادر میزوکا و میزوکو نمیشه میزوکا بعد 23 دقیقه بعد میره لب پنجره میبینه 2 نفر دارن مثل جن میدون میره نزدیک تر میبینه پدر و مادر خودش دارن با قیافه ای خیلی وحشت ناک و با لباس های خونی و چشم های سفید با 4 دست و پا میدون زود فرار میکنه میره کلبه زود میزوکو رو بغل میکنه که باهم فرار کنن یه دفعه مادر میزوکا و میزوکو میخواست به میزوکو حمله کنه که زود هاشیرا گل به دادشون میرسه و ازشون مواظبت میکنه بر علیه پدر و مادرشون که اهریمن شدند متسفانه هاشیرا گل مجبور بود پدر و مادر میزوکا و میزوکو رو بکشه راهی نداشت خودش هم ناراحت بود و دل شکسته میزوکا از همون لحظه ای که پدر و مادرش رو از دست داد خیلی جیغ زد و گریه کرد اما بعد اینکه مردن هاشیرا گل اونو بغل کرد و آرومش کرد و گفت چیزی نیست و لبخند زد و با اشک های جاری جاری بر تن اسم هاشیرا گل کانائه کوچو هست 🦋
سرپرست میزوکا و میزوکو رو کانائه کوچو برعهده میگیره و بزرگشون میکنه کانائه کوچو به عنوان مادر خونده میزوکا و میزوکو میشه و میزوکا و میزوکو هر دو خواهر هاشیرا می شوند قدرت وجودی میزوکا و میزوکو در واقع ستاره هست اما هردو دو قدرت تنفس دارند یکی ستاره و یکی هم گل ⭐🌸
اینم از داستان نظرتون چیه در مورد داستان میدونم گند زدم ببخشید؛-؛
۱۴.۰k
۲۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.