برادر غیرتی من
پارت ۲۵
هوجو : خداحافظ
هانول : کجااااااااااا
یون : بزارم زمین
هوجو : تو حالت خوب نیست
یون : خو.............
از حال رفتم اصلا نفهمیدم چی شد که از حال رفتم
۴ ساعت بعد
از خواب بلند شدم دیدم یه جاییم که تا حالا پیموده بودم
یون : اینجا کجاست
نگهبان : بیدار شدید الان میگه هوجو بیا. کنارتون
یون : نه نمیخواد خودم میرم بیرون
چون با لباس مشکی رفته بودم دانشگاه لباسم مشکی بود رفتم بیرون که همه داشتن گریه میکردن تا منو دیدن اومدن سمتن و همش سر من داد میزدن
هوسو : چرا گذاشتی زنم از خونه بره بیرون ( داد )
مونا : آخه تو چرا جلوی خواهرم رو نگرفتی (داد )
یون : من من ......
هوجو : صبر کنین اون اولین نفری بوده که فهمیده
هوسو : راست میگه ؟
یون : اهوم
میسو : خاله بابا یه لحظه اون تمام شبو کارای مامانو کرده
هاری : بهتری
یون : من الان کجام
میسو : خونه ی ما
یون : چرا
پدر بزرگ میسو : هوی الدنگ چرا گذاشتی دخترم از خونه بره بیرون ( عربده )
یون : من .......
مونا : تو چی
یون : من کنترلی روی بدنم ندارم
هوجو : اون خودش حالش خوب نیست و چندتا مریضی داره و اگر از حال نمیرفت میمرد چون به اندازه ی کافی نخوابیده بود
میسو : ببخشید اینا الان خیلی ناراحتن
چوی هو : هه هه ماهم باور کردیم
یون : شما
چوی هو : لی چوی هو و شما
یون : لی یون
چوی هو : پس فامیلیم
چوی هو : فکر کردی باعث شدی خالم بمیره کسی تو رو میبخشه
هوجو : با اجازه ما دیگه مرخص میشیم
یون : چرا من چرا من باعث مرگ اون شدم چرا من این همه آدم بود واسه چی من ( خیلی آروم )
هوجو : آروم باش هیسسس
هوجو : الان خوشحالی
چون هو : واسه ی چی
هاری : نکنه افسردگی داره
هوجو : ره تازه اونم از نوع نادر
هاری : هیس آروم چطوری آرومش میکنی
هوجو : نمیدونم همیشه خودش آروم میشد
یون : ( سرفه ی خون)
چون هو : چش شد
میسو : وقتی میگه بیماری داره یعنی این
مونا : ببرینش دکتر تا اینم نمرده
یون : نمیخواد من خوبم هوف
هوجو : یون
چون هو : خود نما
هوجو : بهتون نگفت رو رفتارش کنترلی نداره
مشت زدم تو دهن چون هو
چون هو : مامانییییییییییی
مونا : خفه شو
یون : پسرک الدنگ درست صحبت کردن
چون هو : تو کی هستی
مونا : ببخشید ارباب این بی ادبه
چون هو : لی مافیای بزرگ
یون : آره
میسو : ..........
✨🐾
شرط داره هار هار
فکر کردی میخونی لایک و کامنت نمیذاری من نمیفهمم
کامنت : ۷۵ تا
لایک : ۱۵ تا
تا نرسونین نمیزارم
هوجو : خداحافظ
هانول : کجااااااااااا
یون : بزارم زمین
هوجو : تو حالت خوب نیست
یون : خو.............
از حال رفتم اصلا نفهمیدم چی شد که از حال رفتم
۴ ساعت بعد
از خواب بلند شدم دیدم یه جاییم که تا حالا پیموده بودم
یون : اینجا کجاست
نگهبان : بیدار شدید الان میگه هوجو بیا. کنارتون
یون : نه نمیخواد خودم میرم بیرون
چون با لباس مشکی رفته بودم دانشگاه لباسم مشکی بود رفتم بیرون که همه داشتن گریه میکردن تا منو دیدن اومدن سمتن و همش سر من داد میزدن
هوسو : چرا گذاشتی زنم از خونه بره بیرون ( داد )
مونا : آخه تو چرا جلوی خواهرم رو نگرفتی (داد )
یون : من من ......
هوجو : صبر کنین اون اولین نفری بوده که فهمیده
هوسو : راست میگه ؟
یون : اهوم
میسو : خاله بابا یه لحظه اون تمام شبو کارای مامانو کرده
هاری : بهتری
یون : من الان کجام
میسو : خونه ی ما
یون : چرا
پدر بزرگ میسو : هوی الدنگ چرا گذاشتی دخترم از خونه بره بیرون ( عربده )
یون : من .......
مونا : تو چی
یون : من کنترلی روی بدنم ندارم
هوجو : اون خودش حالش خوب نیست و چندتا مریضی داره و اگر از حال نمیرفت میمرد چون به اندازه ی کافی نخوابیده بود
میسو : ببخشید اینا الان خیلی ناراحتن
چوی هو : هه هه ماهم باور کردیم
یون : شما
چوی هو : لی چوی هو و شما
یون : لی یون
چوی هو : پس فامیلیم
چوی هو : فکر کردی باعث شدی خالم بمیره کسی تو رو میبخشه
هوجو : با اجازه ما دیگه مرخص میشیم
یون : چرا من چرا من باعث مرگ اون شدم چرا من این همه آدم بود واسه چی من ( خیلی آروم )
هوجو : آروم باش هیسسس
هوجو : الان خوشحالی
چون هو : واسه ی چی
هاری : نکنه افسردگی داره
هوجو : ره تازه اونم از نوع نادر
هاری : هیس آروم چطوری آرومش میکنی
هوجو : نمیدونم همیشه خودش آروم میشد
یون : ( سرفه ی خون)
چون هو : چش شد
میسو : وقتی میگه بیماری داره یعنی این
مونا : ببرینش دکتر تا اینم نمرده
یون : نمیخواد من خوبم هوف
هوجو : یون
چون هو : خود نما
هوجو : بهتون نگفت رو رفتارش کنترلی نداره
مشت زدم تو دهن چون هو
چون هو : مامانییییییییییی
مونا : خفه شو
یون : پسرک الدنگ درست صحبت کردن
چون هو : تو کی هستی
مونا : ببخشید ارباب این بی ادبه
چون هو : لی مافیای بزرگ
یون : آره
میسو : ..........
✨🐾
شرط داره هار هار
فکر کردی میخونی لایک و کامنت نمیذاری من نمیفهمم
کامنت : ۷۵ تا
لایک : ۱۵ تا
تا نرسونین نمیزارم
۴.۵k
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.