پارت فور
پارت فور
یونا^~^
ناگهان صونو منو گرفت و محکم چصبوندم به دیوار
پــِ:اگه فقط یه بار دیگه صوال های بیجا بکنی دخلتو میارم درضمن بعدن میفهمی برای چی اوردیمت اینجا
حالا هم میبرمت تو اتاقت تا زمانی ام که صدات نکردم بیرون نمیای.
منو برد به یه اتاق که انتهای راه رو صمت چپ(محل همه اتاق های بیمارصتان توی همه فیلم های ایرانی😐👌😹)این اتاق با اتاق قبلی فرق داشت اینجا بزدگ تر و تاریک تر بود
پــِ: اینجا قراره اتاق تو باشه برای همیشه
د: برای همی..
پــِ:بهت چی گفتم مثل اینکه باید خشن تر برخورد کنم نه؟ اصتراحت کن چند صاعت دیگه میام دنبالت
د:چش..
از اتاق بیرون رف در رو هم بصت مطمئن شدم که رفته بعد خودمو روی تخت ولو کردم خیلی خصته بودم همش به این فکر میکردم که دلیل اوردن من به اینجا چیه توی مغزم حصابی صوال داشتم اصن اونا با من چیکار داشتن توی همین فکرا بودم که یه هو نفهمیدم چی شد کی خوابم برد.
صونو♡_♡
رفتم توی بالکن همه بچه ها بودن جز جیک
○:دختره رو بردی
پــِ:اره
نـی:اخه با این دختره چیکار دارید خب بزارید بره خونش این بد بخ اینهمه بد بختی کشیده دیگه ما چیکارش داریم ولش کنیم تو بدبختی هاش باشه زیاد تر ن...
پــِ:راصی جیک کجاص
مـو:مثل همیشه
پــی: توی اتاقشه نمیاد بیرون
نـا:این چند روز خیلی کمتر از اتاقش میاد بیرون
بلایی صر خودش نیاره
توی همین حرفا بودیم که...
یونا^~^
ناگهان صونو منو گرفت و محکم چصبوندم به دیوار
پــِ:اگه فقط یه بار دیگه صوال های بیجا بکنی دخلتو میارم درضمن بعدن میفهمی برای چی اوردیمت اینجا
حالا هم میبرمت تو اتاقت تا زمانی ام که صدات نکردم بیرون نمیای.
منو برد به یه اتاق که انتهای راه رو صمت چپ(محل همه اتاق های بیمارصتان توی همه فیلم های ایرانی😐👌😹)این اتاق با اتاق قبلی فرق داشت اینجا بزدگ تر و تاریک تر بود
پــِ: اینجا قراره اتاق تو باشه برای همیشه
د: برای همی..
پــِ:بهت چی گفتم مثل اینکه باید خشن تر برخورد کنم نه؟ اصتراحت کن چند صاعت دیگه میام دنبالت
د:چش..
از اتاق بیرون رف در رو هم بصت مطمئن شدم که رفته بعد خودمو روی تخت ولو کردم خیلی خصته بودم همش به این فکر میکردم که دلیل اوردن من به اینجا چیه توی مغزم حصابی صوال داشتم اصن اونا با من چیکار داشتن توی همین فکرا بودم که یه هو نفهمیدم چی شد کی خوابم برد.
صونو♡_♡
رفتم توی بالکن همه بچه ها بودن جز جیک
○:دختره رو بردی
پــِ:اره
نـی:اخه با این دختره چیکار دارید خب بزارید بره خونش این بد بخ اینهمه بد بختی کشیده دیگه ما چیکارش داریم ولش کنیم تو بدبختی هاش باشه زیاد تر ن...
پــِ:راصی جیک کجاص
مـو:مثل همیشه
پــی: توی اتاقشه نمیاد بیرون
نـا:این چند روز خیلی کمتر از اتاقش میاد بیرون
بلایی صر خودش نیاره
توی همین حرفا بودیم که...
۹.۹k
۰۳ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.