زندگی سخت قص 3 پارت 22

ویو کوک
رفتم جلوی مرده و محکم هولش دادم به ماشین(داشت اثرات تحریکش رو خالی میکرد😂😂..خالییی کلمه ای آشنا🗿)دستشو گرفتم ک با چاقو جیبش یکم بریدم و بوش اومد به مشامم چشام قرمز شد و دندونام در اومد و دستاشو گرفتم
$آییی دستم بیشور
$هوشششش ولم کن ای هرزه!

و بعد گردنشو گاز گرفت و خوردم....وای چقدر دلم براش تنگ شده بود
$آی ...آ آ.....نه.چیکار میکنی
بعد 10 ثانیه دیگه در آواردم که سرش گیج رفت و بغلش کردم تا ببرمش پیش یونگی..

ویو شوگا
دیدم رف سمتش کارش خوب بود ولی دیدم هیولاعه زود رفتم تو ماشین وقتی الینا رو میدیدم تو بدنم تلوتلو میخورد (🗿)که واقعا دلم براش تنگ میشد.

(راهنمایی: جیهوپ پزشکی خونده)

دیدم جیهوپ با ماشین اومد جلو
÷سوار شو
×(اومد تو نشست با الینا)
÷حالش خوبه!؟
×من رانندگی میکنم تو بیا اینو یه نبض بگیر حالا هرکاری بکن لطفا تا به بیمارستان برسیم(با حالت غمگین و گریه)
÷(سر تکون داد یعنی باشه)
داشتم گاز میدادم که گف
÷یونگی صبر کن بذار بیاد
×کی!؟
÷اون پسره!!
×وای اون دشمنمونه معلوم نی کیه
÷اما الینا رو نجات داد پس صبر کن حتی اون مرده رو....(دیدش)
ویو جیهوپ
اون درو باز کرد
÷کشتیش!!؟😨
_نه بابا بیهوشه
÷(÷به×)بیا حتی اونم سرگرم کرد بازم میگی بدونش بریم.
_در صندوق رو باز کن(گذاشت تو صندوق پشت ماشین)
(یونگی راه افتاد و سرعت آخر)
×اوکی فقط بس کن
×و تو پسر یه جیک از سر الینا کم بشه من میدونم با تو
_باشه
÷به_چجوری اینکارو کردی!؟
_دیگه دیگه.....
÷😕
تو راه الینا رو چک کردم
÷ضربانش بد میزنه امکان داره ایست قلبی کنه زودددتر
که ........




لایک کن
جان دادم