فراموشت نمیکنم!2 p.3
☆پارت یه فصل۲☆
+ت..تو....
_اره خودمم
÷تهیووونگگگگ
+تووووووو
÷عه وا ا.ت
+یونا ی عوضییی
÷من که الان با جیمین نیستم با تهیونگم
_هرزه های عزیز گورتونو گم کنین
+تو چطور جرات میکنی به من بگی هرزهههه
_دقیقا جوری که به خاطر تو اختلال روانی پیدا کردم هرزههههه
+اوهوی... ببینم اون یونای تفلکی میدونه دوسش ندارییی؟ میدونه چجور ادمی هستیییی؟ میدونه با بی احساسیت کل ادمای دورو برتو از خوده دور کردییییی؟ میدونه به خاطر اون یکاری کردی جیمین عاشق اون شههه.. میدونی جیمین سادیسم دارهههه...
_خب به من چهههه
+تو نمیخوای ازم معذرت خواهی کنیییی
_بابت اینکه خودکشی کردییی؟
+نه برای اینکه با بی احساسیت زندگیو چندین نفرو به گو.ه کشیدییی
_زندگی؟
+ارههههه... اب خوش از گلوم پایین رفته اقای رییسسسس؟
_خب این به من چه^متعجب^
×/&÷بسهههههههه
_شماها اینجا چی میکنین؟
×داداش.. این درست نیست به کسی که انقد اسیب دیده دوباره اسیب بزنی
_من چی؟...^بغض^
&ینی چی من چییی
_من ادم نیستم؟ احساس ندارم؟
/نه نداریییی
÷راست میگن
_چی؟
÷تو هیچوقت به هیچکس خوبی نکردی... حتی به اون دختری که...
_ببند هرزههههه
&هرزه قلبتهههههه
_تو خودتم به ا.ت صدمه میزنی... دیر یا زود میفهمه ازش استفاده کردی تا به یونا برگردی... بیاا.. یونا واسه خودت^بغض^
&حداقل بهتر از توعم که احساست مردمو لگد کنممم
_من ولی بهتر از توعم که با احساسات مردم بازی کنمممم(داد)
&چرا نمیخوای بهش اعتراف کنییی^اولش عربده اخرش اروم و با بغض و گریه^
/چی؟ این احساسات داره؟^پوزخند^
×تهیونگ تو داداشمی میخوام ازت حمایت کنم... ولی حق میگن پس سکوت میکنم
_همتون خوب... من بد...همتون زجر دیده...من خوشحال... همتون درد کشیده... من سالم سالمممم....همتون بیماررررر از دست منننن...من سالم از اینکه اذیتتون کردم...باشهههههه
دیگه نمیتونستم همینجوری اینارو نگاه کنم، زدم زیر گریه... افتادم رو زمین هق هق
[ویو جیمین]
درسته میخواستم تهیونگو ضایع کنم... یونارو بدست بیارم... ولی نمیخواستم گریه های ا.ت رو ببینم...
ا.ت دستاشو گذاشت رو گوشاش...
+هقققق... بسهههههه... لط..فا^گریه شدید^
که تهیونگم اشکاش ریخت... از تعجب داشتم شاخ درمیاوردم...
&این..این تهیونگه؟
/نمیدونم...(نه عممه😂😂😂😂😂)
[ویو راوی]
تهیونگ تلو تلو خوران رفت و پشت سرشم نگاه نکرد...
ا.ت هم انقد گریه کرد.. غش کرد... اما کسی جرات نداشت بهش دست بزنه..جززز....
خماریی بدجور🥹😂
نمیخواین حمایت کنین؟
اگه تا شب بشه ۷ لایک... پارت بعدو میزارم.. لامصب اینو نوشتم یهو پرید مجبور شدم از اول بنویسم🥴
+ت..تو....
_اره خودمم
÷تهیووونگگگگ
+تووووووو
÷عه وا ا.ت
+یونا ی عوضییی
÷من که الان با جیمین نیستم با تهیونگم
_هرزه های عزیز گورتونو گم کنین
+تو چطور جرات میکنی به من بگی هرزهههه
_دقیقا جوری که به خاطر تو اختلال روانی پیدا کردم هرزههههه
+اوهوی... ببینم اون یونای تفلکی میدونه دوسش ندارییی؟ میدونه چجور ادمی هستیییی؟ میدونه با بی احساسیت کل ادمای دورو برتو از خوده دور کردییییی؟ میدونه به خاطر اون یکاری کردی جیمین عاشق اون شههه.. میدونی جیمین سادیسم دارهههه...
_خب به من چهههه
+تو نمیخوای ازم معذرت خواهی کنیییی
_بابت اینکه خودکشی کردییی؟
+نه برای اینکه با بی احساسیت زندگیو چندین نفرو به گو.ه کشیدییی
_زندگی؟
+ارههههه... اب خوش از گلوم پایین رفته اقای رییسسسس؟
_خب این به من چه^متعجب^
×/&÷بسهههههههه
_شماها اینجا چی میکنین؟
×داداش.. این درست نیست به کسی که انقد اسیب دیده دوباره اسیب بزنی
_من چی؟...^بغض^
&ینی چی من چییی
_من ادم نیستم؟ احساس ندارم؟
/نه نداریییی
÷راست میگن
_چی؟
÷تو هیچوقت به هیچکس خوبی نکردی... حتی به اون دختری که...
_ببند هرزههههه
&هرزه قلبتهههههه
_تو خودتم به ا.ت صدمه میزنی... دیر یا زود میفهمه ازش استفاده کردی تا به یونا برگردی... بیاا.. یونا واسه خودت^بغض^
&حداقل بهتر از توعم که احساست مردمو لگد کنممم
_من ولی بهتر از توعم که با احساسات مردم بازی کنمممم(داد)
&چرا نمیخوای بهش اعتراف کنییی^اولش عربده اخرش اروم و با بغض و گریه^
/چی؟ این احساسات داره؟^پوزخند^
×تهیونگ تو داداشمی میخوام ازت حمایت کنم... ولی حق میگن پس سکوت میکنم
_همتون خوب... من بد...همتون زجر دیده...من خوشحال... همتون درد کشیده... من سالم سالمممم....همتون بیماررررر از دست منننن...من سالم از اینکه اذیتتون کردم...باشهههههه
دیگه نمیتونستم همینجوری اینارو نگاه کنم، زدم زیر گریه... افتادم رو زمین هق هق
[ویو جیمین]
درسته میخواستم تهیونگو ضایع کنم... یونارو بدست بیارم... ولی نمیخواستم گریه های ا.ت رو ببینم...
ا.ت دستاشو گذاشت رو گوشاش...
+هقققق... بسهههههه... لط..فا^گریه شدید^
که تهیونگم اشکاش ریخت... از تعجب داشتم شاخ درمیاوردم...
&این..این تهیونگه؟
/نمیدونم...(نه عممه😂😂😂😂😂)
[ویو راوی]
تهیونگ تلو تلو خوران رفت و پشت سرشم نگاه نکرد...
ا.ت هم انقد گریه کرد.. غش کرد... اما کسی جرات نداشت بهش دست بزنه..جززز....
خماریی بدجور🥹😂
نمیخواین حمایت کنین؟
اگه تا شب بشه ۷ لایک... پارت بعدو میزارم.. لامصب اینو نوشتم یهو پرید مجبور شدم از اول بنویسم🥴
۴.۷k
۱۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.