لج یا نفرت (۱۳)
که یهو وقتی رسیدیم به بالاترین نقطه چرخ و فلک صدا دادو یهو وایستاد که بعد چند ثانیه از بلندگو گفتن که چرخ و فلک خراب شده و ۱۵.۲۰ دقیقه بعد درست می شه من خیلی بخیال نشسته بودم که دیدم جینا چشماش کمی براق شده ( بغض)و مضطربه وقتی متوجه اضطرابش شدم خیلی سرد ازش پرسیدم
کوک. چته چرا شبیه روح سفید شدی؟
جینا. م من ترس ارتفاع دارم پایین سعی کردم بگم ولی جیمین و ته اوپا خیلی ذوق داشتن پس نگفتم(بغض)
کوک. سعی کن چشمات رو ببندی و فکر کن که یه جای دیگه ای(سرد ولی کم خیلی کم مهربون)
جینا آروم سرش رو تکون داد و چشماش رو بست
ویو کوک. دلم براش سوخت زیادی مظلوم شده بود پس آروم رفتم و رو صندلی کنارش نشستم و سرش رو گذاشتم رو قفسه ی سینم و موهاش رو نوازش کردم اونم محکم هودیم رو چنگ زده بود که ولش نکنم
فلش بک به ۱۰ دقیقه بعد
ویو کوک. چرخ و فلک شروع به حرکت کرد نوبت به پیاده شدن ما رسید که متوجه شدم جینا خوابه پس برآید بغلش کردم و رفتم روی یکی از صندلی ها ی شهر بازی نشستم ........خیلی زور زدم که دوباره بهش نگاه نکنم ولی قیافش جلودار سعیم بود دوباره تک تک اجزای قیافش رو دور کردم اون خیلی خوشگل بود همینجوری محوش بودم که یهو.....
(چون این پارت کوتاه بود ۳ تا لایک شرطمونه)
کوک. چته چرا شبیه روح سفید شدی؟
جینا. م من ترس ارتفاع دارم پایین سعی کردم بگم ولی جیمین و ته اوپا خیلی ذوق داشتن پس نگفتم(بغض)
کوک. سعی کن چشمات رو ببندی و فکر کن که یه جای دیگه ای(سرد ولی کم خیلی کم مهربون)
جینا آروم سرش رو تکون داد و چشماش رو بست
ویو کوک. دلم براش سوخت زیادی مظلوم شده بود پس آروم رفتم و رو صندلی کنارش نشستم و سرش رو گذاشتم رو قفسه ی سینم و موهاش رو نوازش کردم اونم محکم هودیم رو چنگ زده بود که ولش نکنم
فلش بک به ۱۰ دقیقه بعد
ویو کوک. چرخ و فلک شروع به حرکت کرد نوبت به پیاده شدن ما رسید که متوجه شدم جینا خوابه پس برآید بغلش کردم و رفتم روی یکی از صندلی ها ی شهر بازی نشستم ........خیلی زور زدم که دوباره بهش نگاه نکنم ولی قیافش جلودار سعیم بود دوباره تک تک اجزای قیافش رو دور کردم اون خیلی خوشگل بود همینجوری محوش بودم که یهو.....
(چون این پارت کوتاه بود ۳ تا لایک شرطمونه)
۷.۲k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.