iran
p7
که یهو...
ا.ت با چوب سگا رو دنبال کرد و سگا فرار کردن
جیمین:قهرمان کی بودی تو
ممد:حالا مگه چیکار کرد منم میتونستم من فقط بخاطر جیمین و بابا فرار کردم وگرنه و این فسقلی هارو حریف بودم(دروغ داشت میگفت)
ا.ت:آره جون عمت
آقا اصغر:آخ زن نفسم بند اومد آب بده
ممد:(درحال نفس نفس زدن)
جیمین:(درحال نفس نفس زدن)
صغری خانم:بیاین آب بخورین
...........
ویو چند مین بعد
ا.ت:بیاین غذا حضره
ممد:اومدیم
جیمین و اصغر آقا:گلللللللللل یس(داشتن فوتبال نگاه میکردن)اومدیم
...........
ویو چند مین بعد
ممد:بریم استخر
ا.ت و جیمین:راست میگه بریم
بابا توام بیا
اصغر آقا:باشه ولی فقط بخاطر شما ها
صغری خانم:منم کباب درست میکنم
ادمین:رفتن سمت استخر که یهو ا.ت ممد جیمین و اصغر آقا رو پرت کرد داخل آب
ممد:ای بر پدر لعنت
ا.ت:بابا جون با شما بودا به شما لعنت فرستاد
اصغر آقا:(درحال چپ چپ نگاه کردن به ممد)
ممد:شکر خوردم
آقا اصغر:خفه
جیمین:(درحال پاره شدن از بس خندید)که یهو ا.ت رو هم انداخت داخل آب
ادمین:چند مین آب بازی کردن که یهو صغری خانم گفت:
...
که یهو...
ا.ت با چوب سگا رو دنبال کرد و سگا فرار کردن
جیمین:قهرمان کی بودی تو
ممد:حالا مگه چیکار کرد منم میتونستم من فقط بخاطر جیمین و بابا فرار کردم وگرنه و این فسقلی هارو حریف بودم(دروغ داشت میگفت)
ا.ت:آره جون عمت
آقا اصغر:آخ زن نفسم بند اومد آب بده
ممد:(درحال نفس نفس زدن)
جیمین:(درحال نفس نفس زدن)
صغری خانم:بیاین آب بخورین
...........
ویو چند مین بعد
ا.ت:بیاین غذا حضره
ممد:اومدیم
جیمین و اصغر آقا:گلللللللللل یس(داشتن فوتبال نگاه میکردن)اومدیم
...........
ویو چند مین بعد
ممد:بریم استخر
ا.ت و جیمین:راست میگه بریم
بابا توام بیا
اصغر آقا:باشه ولی فقط بخاطر شما ها
صغری خانم:منم کباب درست میکنم
ادمین:رفتن سمت استخر که یهو ا.ت ممد جیمین و اصغر آقا رو پرت کرد داخل آب
ممد:ای بر پدر لعنت
ا.ت:بابا جون با شما بودا به شما لعنت فرستاد
اصغر آقا:(درحال چپ چپ نگاه کردن به ممد)
ممد:شکر خوردم
آقا اصغر:خفه
جیمین:(درحال پاره شدن از بس خندید)که یهو ا.ت رو هم انداخت داخل آب
ادمین:چند مین آب بازی کردن که یهو صغری خانم گفت:
...
۴.۳k
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.