فن فیک * زندگی دوباره
پارت 8
مایکی : کن چین جونم😛
دراکن : چته😒
مایکی : برام دوریاکی می خری 😄
دراکن : نه😑
مایکی : نههههه من دوریاکییییی می خوامممممم😢
فویو : ولش کن داداش خودمون می ریم با هم دروریاکی می خوریم 😏
مایکی : هورااااا😄
دراکن : بعد با کدوم پول 😒
فویو : خوب معلومه با پول چیفویو یا باجی😄
دراکن : نمی خواد خورم می خرم 😒
فویو و مایکی اند ذهن : *ایول نقشه گرفت 😈😈😈
فویو: راستی برای چی ما رو از دور همی مون اوردی بی رون 😕
دراکن : دورهمی؟ اون بیشتر شبیه پارتی بود تا دورهمی😧 فقط کم مونده بود الکل رو بزنید بر بدن😑
مایکی : چه هوای خوبی😄
فویو : آره خیلی خوبه فقط یکم گرمه 😀
دراکن : 😒
دارکن : امروز جلسه داریم😑
* فویو و مایکی با هم می خورن زمین
مایکی : چرا زودتر نگفته 😲
دراکن : امروز بار 200 تومه که دارم بهت می گم 💢
فویو : منم می یام😀
دارکن : نمی یای😑
فویو: می یام 😊
دارکن: نمی یای 😐
فویو : می یام ☺
دراکن : نمی یای 😑
فویو : اصلا چرا به تو دارم می گم 😑 مایکی جونم منم بیام 😄
مایکی : نه😄
فویو : نههههههههههههههههههه منممممممممممممم می یامممممممممم😡
دارکن : این چرا صداش انقدر بلندههه * گذاشتن دست روی گوش هاش
مایکی: نمی دونممم * اینم دستش رو گوش هاشه
فویو : منممممم می خوامممممم بیاممممممممممممممم😡
* 5 دقیقه بعد
دراکن : جهندم بیا😠
فویو : هورااااااااا😄
مایکی : من هنوز می گم این برادر چیفویو نیست 😑
فویو : خوب کجا بریم😄
دارکن : معبد موساشی 😑 ( درسته😕)
* امدن یه پیرزن پیش دراکن
( چون حوصله ندارم بنویسم پیرزن می نویسم پیری😑)
پیری: پسرم هرچی می خوای بهت میدم فقط این بلند گوی صوتی رو بردار ببر😡
داکن : ...... چ... چشم😦
دراکن : * زیر بغل زدن فویو مثل هیندونه
فویو : بزارتم زمیننننننن 😡
داکن : یه لحظ ساکت آبرو مون رو بردی😡* زدن پشت کله فویو
مایکی : کندچین منم کول کن 😣
دراکن : باشه ولی اگه به معبد رسیدیم عضای تومان دیدنت به من ربطی نداره😏
مایکی : باشه نمی خواد😒
* دم در معبد موساشی ساعت 11:00
داکن: هی فویو رسیدیم 😐
مایکی : فویو؟
فویو : 😴😴
داکن : مایکی 😐
مایکی : هوم ؟
داکن : فکر کنم برادر گم شدت رو پیدا کردم 😑
مایکی : من که برادر گوم شده ندارم 😕
داکن : ولی این فویو از هر لحاظ به جز قیافه شبیته😑
مایکی : حالا با فویو چی کار کنیم 😑
دراکن : می ریم تو می دمش به چیفویو 😑
مایکی : اهوم😑
________________________________________________________________________
خب خب خب
چند تا فکت
● سانزو به دراکن زنگ زده بود که بیاد این دیونه ها رو جمع کنه
● اخلاق فویو قبل از این که این دخترمون داخلش تناسخ کنه همین حوری بود بخاطر همین چیفویو بهش شک نکرد
مایکی : کن چین جونم😛
دراکن : چته😒
مایکی : برام دوریاکی می خری 😄
دراکن : نه😑
مایکی : نههههه من دوریاکییییی می خوامممممم😢
فویو : ولش کن داداش خودمون می ریم با هم دروریاکی می خوریم 😏
مایکی : هورااااا😄
دراکن : بعد با کدوم پول 😒
فویو : خوب معلومه با پول چیفویو یا باجی😄
دراکن : نمی خواد خورم می خرم 😒
فویو و مایکی اند ذهن : *ایول نقشه گرفت 😈😈😈
فویو: راستی برای چی ما رو از دور همی مون اوردی بی رون 😕
دراکن : دورهمی؟ اون بیشتر شبیه پارتی بود تا دورهمی😧 فقط کم مونده بود الکل رو بزنید بر بدن😑
مایکی : چه هوای خوبی😄
فویو : آره خیلی خوبه فقط یکم گرمه 😀
دراکن : 😒
دارکن : امروز جلسه داریم😑
* فویو و مایکی با هم می خورن زمین
مایکی : چرا زودتر نگفته 😲
دراکن : امروز بار 200 تومه که دارم بهت می گم 💢
فویو : منم می یام😀
دارکن : نمی یای😑
فویو: می یام 😊
دارکن: نمی یای 😐
فویو : می یام ☺
دراکن : نمی یای 😑
فویو : اصلا چرا به تو دارم می گم 😑 مایکی جونم منم بیام 😄
مایکی : نه😄
فویو : نههههههههههههههههههه منممممممممممممم می یامممممممممم😡
دارکن : این چرا صداش انقدر بلندههه * گذاشتن دست روی گوش هاش
مایکی: نمی دونممم * اینم دستش رو گوش هاشه
فویو : منممممم می خوامممممم بیاممممممممممممممم😡
* 5 دقیقه بعد
دراکن : جهندم بیا😠
فویو : هورااااااااا😄
مایکی : من هنوز می گم این برادر چیفویو نیست 😑
فویو : خوب کجا بریم😄
دارکن : معبد موساشی 😑 ( درسته😕)
* امدن یه پیرزن پیش دراکن
( چون حوصله ندارم بنویسم پیرزن می نویسم پیری😑)
پیری: پسرم هرچی می خوای بهت میدم فقط این بلند گوی صوتی رو بردار ببر😡
داکن : ...... چ... چشم😦
دراکن : * زیر بغل زدن فویو مثل هیندونه
فویو : بزارتم زمیننننننن 😡
داکن : یه لحظ ساکت آبرو مون رو بردی😡* زدن پشت کله فویو
مایکی : کندچین منم کول کن 😣
دراکن : باشه ولی اگه به معبد رسیدیم عضای تومان دیدنت به من ربطی نداره😏
مایکی : باشه نمی خواد😒
* دم در معبد موساشی ساعت 11:00
داکن: هی فویو رسیدیم 😐
مایکی : فویو؟
فویو : 😴😴
داکن : مایکی 😐
مایکی : هوم ؟
داکن : فکر کنم برادر گم شدت رو پیدا کردم 😑
مایکی : من که برادر گوم شده ندارم 😕
داکن : ولی این فویو از هر لحاظ به جز قیافه شبیته😑
مایکی : حالا با فویو چی کار کنیم 😑
دراکن : می ریم تو می دمش به چیفویو 😑
مایکی : اهوم😑
________________________________________________________________________
خب خب خب
چند تا فکت
● سانزو به دراکن زنگ زده بود که بیاد این دیونه ها رو جمع کنه
● اخلاق فویو قبل از این که این دخترمون داخلش تناسخ کنه همین حوری بود بخاطر همین چیفویو بهش شک نکرد
۶.۶k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.