رقص مرگ

موقعیت: خونه جئون🥺
♢عزیزم...
_وادفاک تو.. لیا بیداری هنوز؟
+سلام(اروم)
♢کوکی این کیه؟
_خدمتکارم اسمش یانگ ا.ت هست از الان خدمتکار شخصیمه.
☆ولی میخوای با رز چه کار کنی؟(ایشون خدمتکار شخصیه جئون هست)
_اون از الان خدمتکار تو اجوما هر کاری داشتی انجام میده.
☆ولی همین الانشم خدمتکار زیاد داریم.
♢اجوما ولش کن صبح دربارش حرف میزید کوک عزیزم بیا بالا (یکم لحنش بی تربیتی "از همونا که میدونید😐")
_الان کار دارم باید رو پرونده ها کار کنم.(رفت سمت اتاق کارش)
♢یاع چاگیا چاگیا" عزیزم"وایسا...
... اونا الان طبقه بالا هستن و ا.ت هم پایبن...
صداشون از بالا به پایین میاد چون کوک روی پله هاست با لیا)
♢هویی کوک میدونی از وقتی ازدواج کردیم حتی دستم بهم نزدی؟
_مگه بد؟
♢کوک من دختر خالت بودم اما الان زنتم باید پیش هم بخوابیم باید عشق بهم بورزیم(بلند)
-ولی اینم یادت باشه این ازدواج اجباری بود پس لازم نیست عاشق هم باشیم. (داد)
'"کل حرفاشون داد:/"
♢کوک من عاشقت شدم میفهمی؟
_هه معلومه که آره ولی.. من عاشق یوریم(عشق اولش)
♢هیی اون مرده تا کی میخوای سر جنازشــ...
-سیلی
♢ت.. تو الان من رو زدی?
_اون به خاطر پدر تو مرد (عربده)



قسمت فکر کنم ⑤