((عشق یا نفرت))پارت7
ته: وقتی تو من و اون دخترو اینطور دیدی دختره به زور منو بو*سید بعدش منم ولش کردم ولی نمیدونستم تو فهمیدی وقتی گفتی باهام بهم میزنی فکمیکردم به خاطر بهونه بوده که بهم زدی برای همین از سر لج رفتم پاریس(یادم رفت کدوم کشور بود😅)
ولی فهمیدیم منو با اون دختر دیدی برگشتم چون اونجا ام فکرت منو دیوونه کرد نتونستم با هیچ دختر دیگه ای وارد راب*ه بشم پس برگشتم اما تو ازم متنفر بودی ولی من دوست دارم لیا
حاضری دوباره با این پسر کیوت بمونی؟
پشمام از این همه جنب و جوش ریخته بود با صدای هینجین که داد زد به خودمون اومدیم
(علامت هیونجیت₩علامت میا£علامت مایا خواهر ته&)
₩اینجا چه خبره؟(داد)
تهیونگ درحالی که از اب بیرون میومد گفت
ته:تورو سننه؟
&عه بیاین میخوایم بریم ویلا دیده بودین سلدمه
لبخندی به این شیرینیش زدم که لبم گز گز شد ته نگاه شیطونی بهم انداخت شونه ای بالا انداخت
به سمت ویلا رفتیم اخر شب توی اتاقم بودم که کسی از پنجره در زود اومدم جیغ بکشم دیدمه عه این ته ته خودمونه
پنجررو باز کردم
ته. چیه
من. دیوونه اینجا تویلس مگه این بیصاحاب شده در نداره؟
رفت پایین که نگاهم به نوشته اتیشی خورد که دورش پر از گل بود روش نوشته بود......
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اصانم جای حساس نبود😑
لایک کن
ولی فهمیدیم منو با اون دختر دیدی برگشتم چون اونجا ام فکرت منو دیوونه کرد نتونستم با هیچ دختر دیگه ای وارد راب*ه بشم پس برگشتم اما تو ازم متنفر بودی ولی من دوست دارم لیا
حاضری دوباره با این پسر کیوت بمونی؟
پشمام از این همه جنب و جوش ریخته بود با صدای هینجین که داد زد به خودمون اومدیم
(علامت هیونجیت₩علامت میا£علامت مایا خواهر ته&)
₩اینجا چه خبره؟(داد)
تهیونگ درحالی که از اب بیرون میومد گفت
ته:تورو سننه؟
&عه بیاین میخوایم بریم ویلا دیده بودین سلدمه
لبخندی به این شیرینیش زدم که لبم گز گز شد ته نگاه شیطونی بهم انداخت شونه ای بالا انداخت
به سمت ویلا رفتیم اخر شب توی اتاقم بودم که کسی از پنجره در زود اومدم جیغ بکشم دیدمه عه این ته ته خودمونه
پنجررو باز کردم
ته. چیه
من. دیوونه اینجا تویلس مگه این بیصاحاب شده در نداره؟
رفت پایین که نگاهم به نوشته اتیشی خورد که دورش پر از گل بود روش نوشته بود......
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اصانم جای حساس نبود😑
لایک کن
۲.۹k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.