ستاره در شب
گفت سلام خوبید من ارسلانم
نیکا: چی میخوایی
ارسلان:هیچی اومدم باهوتون اشناشم
دیانا:خب که چی
ارسلان:امیر بیاااا
امیر:سلام خوبید خانوم خوشگلا
نیکا:دیانا پاشو بریم
دیانا:باشه
ارسلان:کجا کجا
نیکا:به تو چه
دیانا:رفتیم نشستیم تو ماشین دیدیم یه ماشینی پشت سرمونه هر جا میرفتیم میومد زیدیم کنار و پیاده شدیم
نیکا:چی میخواید
دیانا:دیدیم چند تا پسر از ماشین اومدن بیرون ارسلان و امیرم باهاشون بودن
ارسلان:بیاریدشون
نیکا:ولم کنید ولم کنید
دیانا:ولم کن نکن
امیر: اوردیمشون داخل ماشین و بردیمشون تو خونه ارسلان
ارسلان: دیانا رو بردم تو اتاق و درو روش قفل کردم و خودمم دفتم تو اتاق
امیر:نیکا رو بردم تو اتاق خودمم رفتم و درو قفل کردم
پارت بعدی آمار ۱۳
نیکا: چی میخوایی
ارسلان:هیچی اومدم باهوتون اشناشم
دیانا:خب که چی
ارسلان:امیر بیاااا
امیر:سلام خوبید خانوم خوشگلا
نیکا:دیانا پاشو بریم
دیانا:باشه
ارسلان:کجا کجا
نیکا:به تو چه
دیانا:رفتیم نشستیم تو ماشین دیدیم یه ماشینی پشت سرمونه هر جا میرفتیم میومد زیدیم کنار و پیاده شدیم
نیکا:چی میخواید
دیانا:دیدیم چند تا پسر از ماشین اومدن بیرون ارسلان و امیرم باهاشون بودن
ارسلان:بیاریدشون
نیکا:ولم کنید ولم کنید
دیانا:ولم کن نکن
امیر: اوردیمشون داخل ماشین و بردیمشون تو خونه ارسلان
ارسلان: دیانا رو بردم تو اتاق و درو روش قفل کردم و خودمم دفتم تو اتاق
امیر:نیکا رو بردم تو اتاق خودمم رفتم و درو قفل کردم
پارت بعدی آمار ۱۳
۱.۸k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.