دو گربه سیاه پارت سوم
اما:به نظر من بریم مدرسه چون داره دیره مون میشه
میو : اما چان راست میگی بدویید بریم اگه بعد مدرسه مجبور شدیم تنبیه شیم تقصیر شما هاست💢
همه :چرا ؟
میو:چون مجبور میشم تو مدرسه بمونیم احمقا
همه :آهان باشه
فلش بک بعد مدرسه (بدلیل گشادی زیاد داخل مدرسه را نمی نویسم)
از زبان میو
(داره با خودش حرف میزنه) باورم نمیشه که ی پس بتونه انقدر جذاب باشه (باجی رو میگه 😃) نکنه عاشقش شدم؟ اگه یکی دیگه رو دوست داشته باشه چی ؟ ولش کن بابا اما چان تو مدرسه بهم گفت امشب بیام خونه شون قبول کردم ولی من که لباس ندارم ؟چیکار کنم ازش میپرسم
میو :اما چان من لباس خونگی ندارم
اما:نگران نباش میو چان بهت میدم راستی امشب مایکی داداشم همونی که بهش گفتی دوریاکی خوار با باجی اون پسر مو مشکیه که موهاشم بلنده با چیفویو دوست باجی همونی که همش میگه باجی سان
و تاکمیچی همونی که موهاش بلوند و چشاش آبیه و میتسویا رو هم میشناسی با دراکن هم..همونی که روی گیجگاه تتوی اژدها داره با اون پسره که موهاش زرد و مشکی روی گردنش تتوی ببر داره اسمش کازوتوراعه( اما مال دراکنو با سرخی تمام گفت میو هم خنده اش گرفته بود)
اما:میو چان نخند دیگه عصبانی میشما 💢
میو (با خنده): باشه باشه ببخشید
مایکی بقیه اومدن و مایکی گفت: ببخشید میو چان ماها خودمون رو معرفی نکردیم البته میتسویا رو که از قبل میشناسی خب من مانجیرو سانو هستم ملقب به مایکی
دراکن :من دراکن هستم
کازوتورا:من کازوتورا هانمیا هستم
باجی: من باجی کیوسکه هستم (با لبخند دختر کش اینو گفت)
چیفویو: سلام میو سان من چیفویو ماتسونه هستم (با لبخند کیوت گفت اینو)
میتسویا:منم که میشناسی
تاکمیچی: سلام میو چان من تاکمیچی هاناگاکی هستم
میو :خب من میو تاکیمارو هستم
اما:....
چیفویو (خودم ): دینگ دینگ بدلیل سادیسم نویسنده یا خودم بقیه در پارت بعد😁
میو : اما چان راست میگی بدویید بریم اگه بعد مدرسه مجبور شدیم تنبیه شیم تقصیر شما هاست💢
همه :چرا ؟
میو:چون مجبور میشم تو مدرسه بمونیم احمقا
همه :آهان باشه
فلش بک بعد مدرسه (بدلیل گشادی زیاد داخل مدرسه را نمی نویسم)
از زبان میو
(داره با خودش حرف میزنه) باورم نمیشه که ی پس بتونه انقدر جذاب باشه (باجی رو میگه 😃) نکنه عاشقش شدم؟ اگه یکی دیگه رو دوست داشته باشه چی ؟ ولش کن بابا اما چان تو مدرسه بهم گفت امشب بیام خونه شون قبول کردم ولی من که لباس ندارم ؟چیکار کنم ازش میپرسم
میو :اما چان من لباس خونگی ندارم
اما:نگران نباش میو چان بهت میدم راستی امشب مایکی داداشم همونی که بهش گفتی دوریاکی خوار با باجی اون پسر مو مشکیه که موهاشم بلنده با چیفویو دوست باجی همونی که همش میگه باجی سان
و تاکمیچی همونی که موهاش بلوند و چشاش آبیه و میتسویا رو هم میشناسی با دراکن هم..همونی که روی گیجگاه تتوی اژدها داره با اون پسره که موهاش زرد و مشکی روی گردنش تتوی ببر داره اسمش کازوتوراعه( اما مال دراکنو با سرخی تمام گفت میو هم خنده اش گرفته بود)
اما:میو چان نخند دیگه عصبانی میشما 💢
میو (با خنده): باشه باشه ببخشید
مایکی بقیه اومدن و مایکی گفت: ببخشید میو چان ماها خودمون رو معرفی نکردیم البته میتسویا رو که از قبل میشناسی خب من مانجیرو سانو هستم ملقب به مایکی
دراکن :من دراکن هستم
کازوتورا:من کازوتورا هانمیا هستم
باجی: من باجی کیوسکه هستم (با لبخند دختر کش اینو گفت)
چیفویو: سلام میو سان من چیفویو ماتسونه هستم (با لبخند کیوت گفت اینو)
میتسویا:منم که میشناسی
تاکمیچی: سلام میو چان من تاکمیچی هاناگاکی هستم
میو :خب من میو تاکیمارو هستم
اما:....
چیفویو (خودم ): دینگ دینگ بدلیل سادیسم نویسنده یا خودم بقیه در پارت بعد😁
۲.۹k
۱۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.