عشق قدیمی p12
الیس:ببخشید میشه کار با این وسایل رو یادم بدی اینجا کسی زیاد انگلیسی بلد نیست منم کرهای زیاد خوب نیس
یورا:البته خب کدوم رو میخوای یاد بگیری
الیس:این
یورا:خب این باید.............
اونا باهم تمرین کردن بعد یک ساعت دیگه تموم کردن
الیس:خیلی ممنون تو هم خسته کردم
یورا:نه اصلا این چ حرفیه
الیس:خب باید یه نهار مهمونت کنم وقت داری
یورا:(ی نگا ب گوشیش انداخت)خب اره ی ساعت وقت دارم
الیس:عالیه خب من نمیدنم رستوران این نزدیکیا هست یه رستوران بگو
یورا:خب یه رستوران هست سوشی هاش فوقالعاده خوشمزهس
الیس:Great, let's go, I'm very hungry(عالیه بریم من خیلی گشنمه)
اونا رفتن رستوران و غذا سفارش دادن
الیس:خب یورا سینگلی
یورا:نامزد دارن چن هفته دیگه ازدواج میکنم
الیس:انگار توی این دنیا همه جفتن جز من اوففف
یورا:توهم ب یه ادم خوب بر میخوری
ویو جنی
رفتم پیش الکس قرار بود 50درصد از سهام شرکت تهیونگ رو بخره بهم گفت ک منم باهاش برم در کمد رو باز کردم یه لباس پوشیدم یه ارایش ملایم کردم الکس پیام داد ک برم پایین رفتم پایین
جیهوپ:کجا
جنی:بیرون
جیهوپ:باکی
جنی:ب تو هیچ ربطی نداره فهمیدی
اینو گفتمو از خونه زدم بیرون الکس ی بوق زد رفتم تو ماشین
جنی:بریم
الکس:منم خوبم
جنی:واقعا حوصله ندارم
الکس:اوک
ویو نویسنده
الکس و جنی باهم رفتن شرکت تهیونگ
الکس:ب کیم تهیونگ خبر بدید پارک الکس امده
منشی:چشم
منشی با عشوه رفت دم در اتاق تهیونگ و در زد
ته:بفرمایید
منشی:آقای کیم ی خانم و اقا امدن میخوان شمارو ببینن
ته:کیه
منشی:گفتن پارک الکس
ته:باشه بگید بیان
منشی از اتاق تهیونگ امد بیرون و گفت ک میتونن برن الکس و جنی وارد اتاق شدن بعد یکم صحبت الکس قیمت مورد نظرشو گفت
الکس:خب من 50 درصد از سهام شرکت رو میخوام با قیمت 2 ملیون دلار
ته:هه چی 2 ملیون حداقل 50 درصد بالای 5 ملیونه اونم شرکتی مثل شرکت من شرکت کیم سو
الکس:درسته اما این برای شرکتیه ک ورشکست نشده
ته:باشه اما 2/5ملیون
الکس:قبوله
یورا:البته خب کدوم رو میخوای یاد بگیری
الیس:این
یورا:خب این باید.............
اونا باهم تمرین کردن بعد یک ساعت دیگه تموم کردن
الیس:خیلی ممنون تو هم خسته کردم
یورا:نه اصلا این چ حرفیه
الیس:خب باید یه نهار مهمونت کنم وقت داری
یورا:(ی نگا ب گوشیش انداخت)خب اره ی ساعت وقت دارم
الیس:عالیه خب من نمیدنم رستوران این نزدیکیا هست یه رستوران بگو
یورا:خب یه رستوران هست سوشی هاش فوقالعاده خوشمزهس
الیس:Great, let's go, I'm very hungry(عالیه بریم من خیلی گشنمه)
اونا رفتن رستوران و غذا سفارش دادن
الیس:خب یورا سینگلی
یورا:نامزد دارن چن هفته دیگه ازدواج میکنم
الیس:انگار توی این دنیا همه جفتن جز من اوففف
یورا:توهم ب یه ادم خوب بر میخوری
ویو جنی
رفتم پیش الکس قرار بود 50درصد از سهام شرکت تهیونگ رو بخره بهم گفت ک منم باهاش برم در کمد رو باز کردم یه لباس پوشیدم یه ارایش ملایم کردم الکس پیام داد ک برم پایین رفتم پایین
جیهوپ:کجا
جنی:بیرون
جیهوپ:باکی
جنی:ب تو هیچ ربطی نداره فهمیدی
اینو گفتمو از خونه زدم بیرون الکس ی بوق زد رفتم تو ماشین
جنی:بریم
الکس:منم خوبم
جنی:واقعا حوصله ندارم
الکس:اوک
ویو نویسنده
الکس و جنی باهم رفتن شرکت تهیونگ
الکس:ب کیم تهیونگ خبر بدید پارک الکس امده
منشی:چشم
منشی با عشوه رفت دم در اتاق تهیونگ و در زد
ته:بفرمایید
منشی:آقای کیم ی خانم و اقا امدن میخوان شمارو ببینن
ته:کیه
منشی:گفتن پارک الکس
ته:باشه بگید بیان
منشی از اتاق تهیونگ امد بیرون و گفت ک میتونن برن الکس و جنی وارد اتاق شدن بعد یکم صحبت الکس قیمت مورد نظرشو گفت
الکس:خب من 50 درصد از سهام شرکت رو میخوام با قیمت 2 ملیون دلار
ته:هه چی 2 ملیون حداقل 50 درصد بالای 5 ملیونه اونم شرکتی مثل شرکت من شرکت کیم سو
الکس:درسته اما این برای شرکتیه ک ورشکست نشده
ته:باشه اما 2/5ملیون
الکس:قبوله
۳.۴k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.