بچها داشتم به اینکه قراره این آرزو تو دلم بمونه او نتونم
بچها داشتم به اینکه قراره این آرزو تو دلم بمونه او نتونم یه روزی برم کنسرتشون ببینمشون گریه ام گرفت تو دل میگفتم چی میشد تو این کشور نبودم بعد به مامانم گفتم هیچوقت نمیتونم به ارزو هام برسم مامانم گفت چرا نمیتونی گفتم ماکه نمیتونیم اوناره تو ایران ببینیم بعدش مامانم گفت نگران نباش دخترم خودم وقتی زمینامونو دادن یکیشو میفروشم تا بتونی بری کره و به ارزو هات برسی واقعا انتظارشو نداشتم خیلی خوشحال شدم ولی بنظرتون میتونیم یه روزی هممون ببینیمشون فقط یکم فک کنین این اتفاق بیفته🥹🥺
۱.۹k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.