ای پسرک به کجا مینگری...!!؟
ای پسرک به کجا مینگری...!!؟
چه فکرایی درسر داری…
نکند دلت آغوش گرم مادر را می خواهد…
یادستان پرمهر پدر را…!؟
نه عزیزدل سهم تو از این دنیای خاکی...
نه آغوش گرم است نه دستی برسر...
تو همان پسرک تنهای شهری...
شبا وقت خواب بالشت سنگ است زیرسر...
آری پسرک...
توهمان پسرک تنهای شهری...
.داوودی :دلنوشته ای برای شبهای تنهایی...
چه فکرایی درسر داری…
نکند دلت آغوش گرم مادر را می خواهد…
یادستان پرمهر پدر را…!؟
نه عزیزدل سهم تو از این دنیای خاکی...
نه آغوش گرم است نه دستی برسر...
تو همان پسرک تنهای شهری...
شبا وقت خواب بالشت سنگ است زیرسر...
آری پسرک...
توهمان پسرک تنهای شهری...
.داوودی :دلنوشته ای برای شبهای تنهایی...
۴۱۲
۱۸ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.