تک پارتی نامجون وقتی پریودی

صبح با دل‌درد شدیدی بیدار شدم. رفتم دستشویی و... بله پریودم
شت
دیشب نامجون رو تحریک کردم و گفت فردا ینی امشب به حسابم میرسه و الانم نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت
هعیییی دلم واسش میسوزه، حیح دیروز نتونست کارشو انجام بده ۷ روز هم نمیتونه در کل میشه هشت روز
عرررر ینی ۸ روز نمیتونه بام س.ک.س کنه، اون دوروز هم دووم نمیاره
بچمم
*شب ساعت ۸*
ویو ا.ت:
شت نامجون برگشت صدا کلید اومد
_های بیب
+س.سلام
_بدون هیچ حرفی برو تخت
+نمیتونم
_نمیتونی دربری بهت گفتم که امشب قراره به حسابت برسم
+آخه...
_آخه ماخه نداریم برو تخت *جدی عصبی*
+من پریودم *خجالت*
_چییییییی *فشار*
_داری دروغ میگی برو تخت *عصبی*
+باور نداری بیا شلوارمو بکش پایین پدمو ببین(:/)
_عایشششش ینی ۷ روز نمی تونم بک...
+نه
_بعد از تموم شدن پریودم یجوری می کنمت نتونی ۱ ماه راه بری
+حیح حقته
_ببند تا نیومدم بکنمت
*مغز ا.ت: برم تحریکش بکنم اونکه نمیتونه بکنتم*
رفتم اتاقم یه لباس خیلیییی باز پوشیدم و اومدم پیش نامی
(جونی شام خورده)
نشستم رو پاش و با دی.کش بازی کردم
_بهش دست نزن
+باشه (وبیشتر بهش فشار وارد کردم*
_بیب داری آزارم میدی
+اینو میخوام
با دی.کش بازی کردم، نقشم عمل کرد، بدجوری گنده و تحریک شده ولی، حیح نمیتونه کاری بکنه
_هفته بعد اتفاق های خوب یبرات نمیوفته بیب...


پایان:)
فیک بعدی از هوپیمونه
موضوع رو انتخاب کنین، خیانتی، مافیایی، خوناشامی، ترسناک