پارت۱۶ رمان (فیک) (بد بوی من // My bad boy )
#بی_تی_اس #بد_بوی_من #فیک#رمان#رمان_بی_تی_اس
+چع واقعا که..خب منم کلی پسر دنبالمن و همیشهبهم درخواست میده
_عه؟پس چرا اونوقت نمیری برقصی
+اونش به خودم مربوطه
_(حرفی نزد و رفت و با میونگ داشت میرقصید)
+(مست بودم و نمیدونستم دارم چیکار میکنم.....به اولین پسری که بهم پیشنهاد رقص داد قبول کردم که فهمیدم اون....جونگ کوکه!)
+تو!چرا داری با من میرقصی؟
کوک:خب دوست دارم...چیه خوشت نیومد؟میخوای بزارم دوباره همونجا چندتا پسر عوضی بیان پیشت؟
+ن...نه خب...هوففف...باشه بابا ممنون
کوک:(پوزخند زد و با ا.ت نیم ساعت رقصیدن که وقت عوض کردن پارتنر شد و همه دخترا چرخیدن و شانسی با یه پسر دیگه رقصیدن منم همین کارو کردم که دیدم اون.....تهیونگه!)
+م...من...میرم..
_وایسا ا.ت!
+چیه
_لباست چرا خون.....دستت چرا زخمه!
+ها؟....ههههههه این چیههههه کی زخم شد!
_اوففف بیا بریم برات ببندمش
+.ب...باشه (توی راه بودیم که گفتم ازش بپرسم)
+عام...ته.....دستت هنوز درد میکنه؟
_هوم؟این؟نه زیاد
+فردا تو مدرسه بده ببندمش
_بیا اول وضع خودتو ببین
+گگگگگ اصن انجام نمیدم اصن بزار دستت کپک بزنهههه
_دستتو بده ببینم(دستشو براش پانسمان کرد)
_خب تموم شد...بیا بریم
+هوم...مرسی.....بریمممممممم
(ا.ت خیلیییی مست کرده بود و هی بیشتر میخورد هیچکس هم نمیتونست جلوشو بگیره و.....دیگه نتونست خودشو نگه داره و داشت میوفتاد که کوک و ته گرفتنش)
+اووووو....بابا جنتلمننننننننا
×ا.ت دیگه بسه نخور حالت بده
+نههههه من..... (خواست بالا بیاره که ته سریع کمکش کرد تا بره تو دستشویی و چه وون رفت داخل کنارش....بقیه بیرون بودن)
×ای خدا از دست تو...حالت خوبه؟...بیا بریم بیرون
+هوم...خوبم....بریم پیش ته تههههه
_وای این باز اومد....تو چرا مث کنه به من چسبیدی....هوفف...بیا ببرمت تو یکی از اتاق مهمون اونجا برو بخواب تا کار دستمون ندادی
+آلهههه بلیمممم....چیز یعنی بریممممم
_(ته دید ا.ت نمیتونه راه بره که خودش براید استایل بغلش کرد و بردش تو اتاق و گذاشتش رو تخت که..)
+ته ته.....بیا جلو....کارت دارم
_هوم چیه؟......اومدم جلو
+(دستامو دور صورتش گذاشتم و سرشو آوردم جلو تر و لبشو بوس کردم..تو همون حالت مونده بودیم و ته چشماش از تعجب داشت از کاسه در میومد.....بعد یه دیقه هنوز اون جوری بودیم که یهو ته به خودش اومد و رفت عقب)
_یاااااااا! چیکار میکنیییی....دختره ی .....اوفففف من میرم تو هم بخواب فردا حسابتو میرسم(و رفت)
[فردا صبح]
+وای سرمممم چغدر درد میکنه هیچی از دیشب یادم نمیاد..وایسا ببینم! اینجا کجاستتت!
(ا.ت هنوز کمی گیج بود و نمیدونست کجاست برای همین رفت از اتاق بیرون اما دید کسی نیس داشت از اتاقا رد میشد که از یه دونشون صدا میومد....در زد و یکی گفت بیا داخل)
+(رفتم در رو باز کردم و رفتم داخل و در رو بستم که یهو..
+چع واقعا که..خب منم کلی پسر دنبالمن و همیشهبهم درخواست میده
_عه؟پس چرا اونوقت نمیری برقصی
+اونش به خودم مربوطه
_(حرفی نزد و رفت و با میونگ داشت میرقصید)
+(مست بودم و نمیدونستم دارم چیکار میکنم.....به اولین پسری که بهم پیشنهاد رقص داد قبول کردم که فهمیدم اون....جونگ کوکه!)
+تو!چرا داری با من میرقصی؟
کوک:خب دوست دارم...چیه خوشت نیومد؟میخوای بزارم دوباره همونجا چندتا پسر عوضی بیان پیشت؟
+ن...نه خب...هوففف...باشه بابا ممنون
کوک:(پوزخند زد و با ا.ت نیم ساعت رقصیدن که وقت عوض کردن پارتنر شد و همه دخترا چرخیدن و شانسی با یه پسر دیگه رقصیدن منم همین کارو کردم که دیدم اون.....تهیونگه!)
+م...من...میرم..
_وایسا ا.ت!
+چیه
_لباست چرا خون.....دستت چرا زخمه!
+ها؟....ههههههه این چیههههه کی زخم شد!
_اوففف بیا بریم برات ببندمش
+.ب...باشه (توی راه بودیم که گفتم ازش بپرسم)
+عام...ته.....دستت هنوز درد میکنه؟
_هوم؟این؟نه زیاد
+فردا تو مدرسه بده ببندمش
_بیا اول وضع خودتو ببین
+گگگگگ اصن انجام نمیدم اصن بزار دستت کپک بزنهههه
_دستتو بده ببینم(دستشو براش پانسمان کرد)
_خب تموم شد...بیا بریم
+هوم...مرسی.....بریمممممممم
(ا.ت خیلیییی مست کرده بود و هی بیشتر میخورد هیچکس هم نمیتونست جلوشو بگیره و.....دیگه نتونست خودشو نگه داره و داشت میوفتاد که کوک و ته گرفتنش)
+اووووو....بابا جنتلمننننننننا
×ا.ت دیگه بسه نخور حالت بده
+نههههه من..... (خواست بالا بیاره که ته سریع کمکش کرد تا بره تو دستشویی و چه وون رفت داخل کنارش....بقیه بیرون بودن)
×ای خدا از دست تو...حالت خوبه؟...بیا بریم بیرون
+هوم...خوبم....بریم پیش ته تههههه
_وای این باز اومد....تو چرا مث کنه به من چسبیدی....هوفف...بیا ببرمت تو یکی از اتاق مهمون اونجا برو بخواب تا کار دستمون ندادی
+آلهههه بلیمممم....چیز یعنی بریممممم
_(ته دید ا.ت نمیتونه راه بره که خودش براید استایل بغلش کرد و بردش تو اتاق و گذاشتش رو تخت که..)
+ته ته.....بیا جلو....کارت دارم
_هوم چیه؟......اومدم جلو
+(دستامو دور صورتش گذاشتم و سرشو آوردم جلو تر و لبشو بوس کردم..تو همون حالت مونده بودیم و ته چشماش از تعجب داشت از کاسه در میومد.....بعد یه دیقه هنوز اون جوری بودیم که یهو ته به خودش اومد و رفت عقب)
_یاااااااا! چیکار میکنیییی....دختره ی .....اوفففف من میرم تو هم بخواب فردا حسابتو میرسم(و رفت)
[فردا صبح]
+وای سرمممم چغدر درد میکنه هیچی از دیشب یادم نمیاد..وایسا ببینم! اینجا کجاستتت!
(ا.ت هنوز کمی گیج بود و نمیدونست کجاست برای همین رفت از اتاق بیرون اما دید کسی نیس داشت از اتاقا رد میشد که از یه دونشون صدا میومد....در زد و یکی گفت بیا داخل)
+(رفتم در رو باز کردم و رفتم داخل و در رو بستم که یهو..
۸.۱k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.