P5
اهنگ مورد علاقم از اون کانالو که اسمش STILL WIHT YOU بود رو گزاشتم و صدای گوشیمو خیلی کم کردم تا اون دوتا بیدار نشن و اروم باهاش همخونی میکردم
برای نقاشیم ایده ای نداشتم یکم که فکر کردم اون دوتا اومدن تو ذهنم
میونگ و جونگکوک جزعیات چهره دوتاشون توی ذهنم بود و شروع کردم به طراحی
<بچه ها اینجا گروهی به اسم BTSوجود نداره و این اهنگم اصلا معروف نیست >
ویو کوک
با صدای اشنایی بیدار شدم
یکم که دقت کردم دیدم صدای منه
ولی از کجا میاد؟
ولی انگار دو نفر دارن میخونن
صدای دختره؟
نشستم و دورو ورمو نگا کردم
میونگ روی صندلی خوابش برده بود ولی اونیکی دختره یجی کجاس؟
صدای اهنگاز بالای سرم میاد یعنی اونجاس؟
خواستم بلند شم که دیدم یکی داره در میزنه
فهمیدم یجی داره از بالای تخت میاد پایین
ذهن یجی:
احتمالا صبحانس
اهنگو قطع کردم و از تخت رفتم پایین و درو باز کردم
و درسته صبحانه بود
سه تا ظرف یه بار مصرف بود با سه تا ظرف نوشیدنی که توی ی سینی بود
سینی رو از مهمان دار گرفتم و درو بستم
سینی رو روی میز گزاشتم و برگشتم رو به میونگ با یه لمس کوچیک بیدار شد
میونگ: چیه چیشده
یجی:بیا صبحانه
بدون حرفی رفتم سمت پسره
یجی :یا
کوک:...
یجی:یاا
کوک:...
یجی:یه لگد محکم زدم بهش تا بیدار شه
کوک:یاااا
یجی:بیا صبحانه
یجی:بدون حرفی رفتم سمت میز و در یکی از ظرفا رو باز کردم
توی ظرفه پنکیک بود <ایده ای برا غذا ندارم:| >
از اونجایی که از پنکیک مث صگ بدم میاد درسو بستم و ظرف نوشیدنیو نگا کردم
امیدوارم یچیزی باشه که بتونم بخورم
در ظرفشو باز کردم بخارش بند شد
دیدم قهوس
شروع کردم خوردن قهوه چون من عاشققق قهوم
کوک ویو
بلند شدمو رفتم بالای تخت تا گوشیمو بیارم <اونموقه ای که کوک روی تخت خوابیده بود گوشیشم با خودش برده بود و بعدش پرت شد پایین>
یادم اومد که یجی بالای تخت بوده
روی تختو نگاه کردم و دیدم یه دفتم اونجاس نزدیک تر که رفتم دیدم نقاشی من و اونیکی دخترس
پشمام چقد با جزعیات
حتی تتومم کشیده
گوشیشو نگا کردم
و بله درسته اهنگ خودم بود
ولی اون از کجا اوردش؟
ادامه دارد...
شرطا بیست لایک بیست کامنت
خدایی برسونین زود بزارم دیگههههه
برای نقاشیم ایده ای نداشتم یکم که فکر کردم اون دوتا اومدن تو ذهنم
میونگ و جونگکوک جزعیات چهره دوتاشون توی ذهنم بود و شروع کردم به طراحی
<بچه ها اینجا گروهی به اسم BTSوجود نداره و این اهنگم اصلا معروف نیست >
ویو کوک
با صدای اشنایی بیدار شدم
یکم که دقت کردم دیدم صدای منه
ولی از کجا میاد؟
ولی انگار دو نفر دارن میخونن
صدای دختره؟
نشستم و دورو ورمو نگا کردم
میونگ روی صندلی خوابش برده بود ولی اونیکی دختره یجی کجاس؟
صدای اهنگاز بالای سرم میاد یعنی اونجاس؟
خواستم بلند شم که دیدم یکی داره در میزنه
فهمیدم یجی داره از بالای تخت میاد پایین
ذهن یجی:
احتمالا صبحانس
اهنگو قطع کردم و از تخت رفتم پایین و درو باز کردم
و درسته صبحانه بود
سه تا ظرف یه بار مصرف بود با سه تا ظرف نوشیدنی که توی ی سینی بود
سینی رو از مهمان دار گرفتم و درو بستم
سینی رو روی میز گزاشتم و برگشتم رو به میونگ با یه لمس کوچیک بیدار شد
میونگ: چیه چیشده
یجی:بیا صبحانه
بدون حرفی رفتم سمت پسره
یجی :یا
کوک:...
یجی:یاا
کوک:...
یجی:یه لگد محکم زدم بهش تا بیدار شه
کوک:یاااا
یجی:بیا صبحانه
یجی:بدون حرفی رفتم سمت میز و در یکی از ظرفا رو باز کردم
توی ظرفه پنکیک بود <ایده ای برا غذا ندارم:| >
از اونجایی که از پنکیک مث صگ بدم میاد درسو بستم و ظرف نوشیدنیو نگا کردم
امیدوارم یچیزی باشه که بتونم بخورم
در ظرفشو باز کردم بخارش بند شد
دیدم قهوس
شروع کردم خوردن قهوه چون من عاشققق قهوم
کوک ویو
بلند شدمو رفتم بالای تخت تا گوشیمو بیارم <اونموقه ای که کوک روی تخت خوابیده بود گوشیشم با خودش برده بود و بعدش پرت شد پایین>
یادم اومد که یجی بالای تخت بوده
روی تختو نگاه کردم و دیدم یه دفتم اونجاس نزدیک تر که رفتم دیدم نقاشی من و اونیکی دخترس
پشمام چقد با جزعیات
حتی تتومم کشیده
گوشیشو نگا کردم
و بله درسته اهنگ خودم بود
ولی اون از کجا اوردش؟
ادامه دارد...
شرطا بیست لایک بیست کامنت
خدایی برسونین زود بزارم دیگههههه
۶.۱k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.