عشق ابدی p6
دروبستم رفتم به خواهرم گفتم
بعد از چند روز اقای پارک خواهرم شکنجه میداد
و ازش استفاده می کرد تااینکه یشب وقتی زیر خوابش کرده بود همون جامرد من کل اون شب فقط به نا له های خواهرم گوش میدادن و گریه میکردم بعدش اقای پارک خواهرم برد یجای متروکه وخاکش کرد بعد همون شب از خونه فرار کردم والان درخدمت شمام
کوک ، ات هستی شنیدم با دوتا پسر ازدواج کردی
+کی اینو بتو گفته
کوک ، خبرا زود می پیچه
+اخه چقد ادم خنگ باشه که نفهمه انا دوستا یه م،...
ویو جیمین
یهو در واز شد دو نفر امدن تو نمیدونم کی بودن
تا اینکه
ارسلان، به به پارک جیمین
+سلام بر دو اسکل اعضم
ممد ، بیا بریم
جیمین امد جلو دستمو گرفت
-تو هیجا نمیری
ممد، تو چی کارشی که ما نمیدونم
-صا حابشم
امدم دسم از دستش بکشم کیهو بوسیدم و.،،،،،،،،،،،
،،،،،،!،،،،،،
امید وارم خوشتون امده باشه
بعد از چند روز اقای پارک خواهرم شکنجه میداد
و ازش استفاده می کرد تااینکه یشب وقتی زیر خوابش کرده بود همون جامرد من کل اون شب فقط به نا له های خواهرم گوش میدادن و گریه میکردم بعدش اقای پارک خواهرم برد یجای متروکه وخاکش کرد بعد همون شب از خونه فرار کردم والان درخدمت شمام
کوک ، ات هستی شنیدم با دوتا پسر ازدواج کردی
+کی اینو بتو گفته
کوک ، خبرا زود می پیچه
+اخه چقد ادم خنگ باشه که نفهمه انا دوستا یه م،...
ویو جیمین
یهو در واز شد دو نفر امدن تو نمیدونم کی بودن
تا اینکه
ارسلان، به به پارک جیمین
+سلام بر دو اسکل اعضم
ممد ، بیا بریم
جیمین امد جلو دستمو گرفت
-تو هیجا نمیری
ممد، تو چی کارشی که ما نمیدونم
-صا حابشم
امدم دسم از دستش بکشم کیهو بوسیدم و.،،،،،،،،،،،
،،،،،،!،،،،،،
امید وارم خوشتون امده باشه
۲.۴k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.