مولانا و تعلیم آهستگی
مولانا و تعلیم آهستگی
در دو تمثیل گویا، مولانا به ما میآموزد که تنها با صبر و تأنی و آهستگی است که میتوانیم از مصائب زندگی، رهایی یابیم. میگوید انسان عاقل اگر خاری در پایش بخلد، به جای دویدن و دستپاچه شدن، مینشنید و با سوزنی ردِ خار را میگیرد. اما اگر خاری به دُمِ الاغی فرو برود، آنقدر میجهد و آشفتگی میکند که زخم و جراحتِ خار بیشتر میشود. وقتی خاری در دل ما فرو میرود، تنها با تأنی و آهستگی و صبر است که میتوانیم دل را مداوا کنیم. هر چه بیشتر بجوشیم و بخروشیم، زخم، کاریتر میشود:
چون کسی را خار در پایش جهد
پای خود را بر سر زانو نهد
وز سر سوزن همی جوید سرش
ور نیابد میکند با لب ترش
خار در پا شد چنین دشواریاب
خار در دل چون بود وا ده جواب
خار در دل گر بدیدی هر خسی
دست کی بودی غمان را بر کسی
کس به زیر دُم خر خاری نهد
خر نداند دفع آن بر میجهد
بر جهد وان خار محکمتر زند
عاقلی باید که خاری برکند
خر ز بهر دفع خار از سوز و درد
جفته میانداخت صد جا زخم کرد
(مثنوی، دفتر اول)
در مواجهه با مرارتهای زندگی و چالشهای اساسی، سکون، آرامش، آهستگی و تأنی بیشتر راهگشاست تا دست و پا زدن، برآشفتن و جنبوجوشهای عجولانه. اینکه توصیه شده است در مصائب و مرارتها «صبر جمیل» داشته باشیم از همین روی است. صبر، هم یاری میکند نشانیِ دقیقِ خارها را پیدا کنیم و هم بتوانیم از دامنهی جراحت بکاهیم.
وقتی در حال دویدن هستی و خاری در پایت فرو میرود، از دویدن بازمیایستی، گوشهای مینشینی و با تمرکز و حواسِ جمع، خار را از پایت بیرون میآوری. با خارهای دل، بهتر نیست همینگونه رفتار کنیم؟
🌺 @abadele 🌺
در دو تمثیل گویا، مولانا به ما میآموزد که تنها با صبر و تأنی و آهستگی است که میتوانیم از مصائب زندگی، رهایی یابیم. میگوید انسان عاقل اگر خاری در پایش بخلد، به جای دویدن و دستپاچه شدن، مینشنید و با سوزنی ردِ خار را میگیرد. اما اگر خاری به دُمِ الاغی فرو برود، آنقدر میجهد و آشفتگی میکند که زخم و جراحتِ خار بیشتر میشود. وقتی خاری در دل ما فرو میرود، تنها با تأنی و آهستگی و صبر است که میتوانیم دل را مداوا کنیم. هر چه بیشتر بجوشیم و بخروشیم، زخم، کاریتر میشود:
چون کسی را خار در پایش جهد
پای خود را بر سر زانو نهد
وز سر سوزن همی جوید سرش
ور نیابد میکند با لب ترش
خار در پا شد چنین دشواریاب
خار در دل چون بود وا ده جواب
خار در دل گر بدیدی هر خسی
دست کی بودی غمان را بر کسی
کس به زیر دُم خر خاری نهد
خر نداند دفع آن بر میجهد
بر جهد وان خار محکمتر زند
عاقلی باید که خاری برکند
خر ز بهر دفع خار از سوز و درد
جفته میانداخت صد جا زخم کرد
(مثنوی، دفتر اول)
در مواجهه با مرارتهای زندگی و چالشهای اساسی، سکون، آرامش، آهستگی و تأنی بیشتر راهگشاست تا دست و پا زدن، برآشفتن و جنبوجوشهای عجولانه. اینکه توصیه شده است در مصائب و مرارتها «صبر جمیل» داشته باشیم از همین روی است. صبر، هم یاری میکند نشانیِ دقیقِ خارها را پیدا کنیم و هم بتوانیم از دامنهی جراحت بکاهیم.
وقتی در حال دویدن هستی و خاری در پایت فرو میرود، از دویدن بازمیایستی، گوشهای مینشینی و با تمرکز و حواسِ جمع، خار را از پایت بیرون میآوری. با خارهای دل، بهتر نیست همینگونه رفتار کنیم؟
🌺 @abadele 🌺
۲۶۱
۰۵ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.