ددی خشن من
ددی خشن من
Part 14 پارت آخر و
-مواظب باش ندزدنت آقای مین!
+اینو به شما بگم پرنسس مین!
درو برام باز کرد منم سوار شدم و به سمت رستوران حرکت کردیم
تو بین راه دست یونگی همش بین پاهام بود
بعد حدودا ۴۸مین رسیدیم باهم وارد شدیم و رفتیم سمت میز پسرا
بعد از خوردن شام و دسر حرف زدن ساعت ۱ شد و رفتیم
تو راه بودیم که یونگی به سمت رود خانه هان حرکت کرد
+ داریم کجا میریم
- صبر داشته باش پرنسس
وقتی رسیدیم پیاده شد و به سمت من حرکت کرد درو برام باز کرد و اومدم بیرون یونگی به سمت صندوق عقب حرکت کرد و یه دست گل یاسی خوشگل و یه جعبه یاسی دستش بود دیدم زانو زد
+کیم ات حاظری برای همیشه برای من باشی
و از کیم ات به مین ات من باشی
میخواستم اذیتش کردم حلقه رو برداشتم و رفتم سوار ماشین شدم در حین رفتن حلقه رو دست کردم و یونگی هم داشت صدام میکرد سوار شدم درو بستم که یونگی درو باز کرد
- چرا این کارو کردی کار اشتباهی کردم
+ تو چرا داری مزاحمم میشی من متاهلم
(😐)
که دیدم به جون لبم افتاد
۳ سال بعد
الان ات و یونگی یه پسر کوچولو دارن و خیلی هم خوشبخت
پایان
میدونم ریدم ببخشید ...
Part 14 پارت آخر و
-مواظب باش ندزدنت آقای مین!
+اینو به شما بگم پرنسس مین!
درو برام باز کرد منم سوار شدم و به سمت رستوران حرکت کردیم
تو بین راه دست یونگی همش بین پاهام بود
بعد حدودا ۴۸مین رسیدیم باهم وارد شدیم و رفتیم سمت میز پسرا
بعد از خوردن شام و دسر حرف زدن ساعت ۱ شد و رفتیم
تو راه بودیم که یونگی به سمت رود خانه هان حرکت کرد
+ داریم کجا میریم
- صبر داشته باش پرنسس
وقتی رسیدیم پیاده شد و به سمت من حرکت کرد درو برام باز کرد و اومدم بیرون یونگی به سمت صندوق عقب حرکت کرد و یه دست گل یاسی خوشگل و یه جعبه یاسی دستش بود دیدم زانو زد
+کیم ات حاظری برای همیشه برای من باشی
و از کیم ات به مین ات من باشی
میخواستم اذیتش کردم حلقه رو برداشتم و رفتم سوار ماشین شدم در حین رفتن حلقه رو دست کردم و یونگی هم داشت صدام میکرد سوار شدم درو بستم که یونگی درو باز کرد
- چرا این کارو کردی کار اشتباهی کردم
+ تو چرا داری مزاحمم میشی من متاهلم
(😐)
که دیدم به جون لبم افتاد
۳ سال بعد
الان ات و یونگی یه پسر کوچولو دارن و خیلی هم خوشبخت
پایان
میدونم ریدم ببخشید ...
۲۶۴
۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.