ته گفت=میکشمت
ته گفت=میکشمت
و بعد حلقه ایی رو رو میز گذاشت
ته=اگه دستت کردی یعنز مال منی و زنده میمونی نه میمیری
کوک ترسیده بود و سریع انگشترو دستش کرد
(انگشتره اصلانم دخترونه نیست😂)
نگران بود نگران خواهرش جسیکا اون بچه بود و نباید اتفاقی براش می افتاد
ته وارد شد و گفت=انتخاب خوبی بود و گفت باهام بیا
کوک =خواهرم چی اون بچست
ته=تو نگهش میداری
کوک=اره
ته =براش پرستار میگیرم
کوک=اخه چرا
ته =مگه محافظت از خواهرتو نمیخوای
کوک =میخوام ولی اصلا چرد من چرا منو دزدیدی
ته=میدونی من هرچی میخوام به دست میارم این قانونمه حتی اگه مجبور باشم ادم بکشم
و بعد حلقه ایی رو رو میز گذاشت
ته=اگه دستت کردی یعنز مال منی و زنده میمونی نه میمیری
کوک ترسیده بود و سریع انگشترو دستش کرد
(انگشتره اصلانم دخترونه نیست😂)
نگران بود نگران خواهرش جسیکا اون بچه بود و نباید اتفاقی براش می افتاد
ته وارد شد و گفت=انتخاب خوبی بود و گفت باهام بیا
کوک =خواهرم چی اون بچست
ته=تو نگهش میداری
کوک=اره
ته =براش پرستار میگیرم
کوک=اخه چرا
ته =مگه محافظت از خواهرتو نمیخوای
کوک =میخوام ولی اصلا چرد من چرا منو دزدیدی
ته=میدونی من هرچی میخوام به دست میارم این قانونمه حتی اگه مجبور باشم ادم بکشم
۲۸۶
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.