•مستر جئون• part:6
از اتاقش اومدم بیرون ،رفتم پایین پیش لوسی
/چطوری کیوتم
+هعی زیادی هم خوب نیستم
/اگر نگران بیمارتی نگران نباش از پسش بر میای دختر
+هوم
/راستی دکتر چانگ رو میشناسی
+چانگ !نه
/اون امروز قراره بیاد یکم آدم خودخواهیه باهاش کل کل نکنی
+من با اون چیکار دارم
/قراره مریض های همرو چک کنه شاید از اونا مریضش رو انتخاب کنه
+گوه میخوره نزدیک مریض من بشه
/اوه پس دعوا داریم
+من میرم پیش مریضم
/مگه الان پیشش نبودی
+خب که چی میخوام ببینم داره چیکار میکنه
/باشه باشه 😂
رفتم اتاق کوک دیدم رفته توی تراس تراسش جوری نبود بتونه فرار کنه
رفتم پیشش
_مگه نگفتم نمیخوام ببینمت
+تو نمیتونی برام تعیین تکلیف کنی که باید دارو بخوری بیا تو
_نمیخورم
+ای بابا چقد تو آخه لجبازی پسر بیا باید بهت دارو بدم مگه من دشمنتم
_بورو خودم میام
+ببینم چی دستته
_هیچی میگم بورو تو
از دستش خون میومد دستشو گرفتم دیدم خونیه اما زخم نیست به شکمش نگاه کردم بریده بود نمیدونم با چی این کارو کرده بود
+هی خوبی تو بیا تو روی تخت بشین (کشیدش نشوندش روی تخت )
+لباستو بده بالا ببینم ....خیلی خونریزی داری چطوری الان ببرمت بیرون آخه
_تو چیکار داری اصلا دلم میخواد بمیرم
+بس کن
رفتم جعبه ی کمک اولیه رو آوردم زیاد عمیق نبود اما خیلیم خوب نبود .لباسشو دادم بالا باید زخمشو بخیه میزدم
_تو مگه روانشناس نیستی
+چطور
_چرا انقد برات مهمه که بمیرم
+چون مریضمی ،مگع نگفتیم باهم دوستیم پس به عنوان یه دوست باید نگرانت باشم
حمایت بیب 💜
/چطوری کیوتم
+هعی زیادی هم خوب نیستم
/اگر نگران بیمارتی نگران نباش از پسش بر میای دختر
+هوم
/راستی دکتر چانگ رو میشناسی
+چانگ !نه
/اون امروز قراره بیاد یکم آدم خودخواهیه باهاش کل کل نکنی
+من با اون چیکار دارم
/قراره مریض های همرو چک کنه شاید از اونا مریضش رو انتخاب کنه
+گوه میخوره نزدیک مریض من بشه
/اوه پس دعوا داریم
+من میرم پیش مریضم
/مگه الان پیشش نبودی
+خب که چی میخوام ببینم داره چیکار میکنه
/باشه باشه 😂
رفتم اتاق کوک دیدم رفته توی تراس تراسش جوری نبود بتونه فرار کنه
رفتم پیشش
_مگه نگفتم نمیخوام ببینمت
+تو نمیتونی برام تعیین تکلیف کنی که باید دارو بخوری بیا تو
_نمیخورم
+ای بابا چقد تو آخه لجبازی پسر بیا باید بهت دارو بدم مگه من دشمنتم
_بورو خودم میام
+ببینم چی دستته
_هیچی میگم بورو تو
از دستش خون میومد دستشو گرفتم دیدم خونیه اما زخم نیست به شکمش نگاه کردم بریده بود نمیدونم با چی این کارو کرده بود
+هی خوبی تو بیا تو روی تخت بشین (کشیدش نشوندش روی تخت )
+لباستو بده بالا ببینم ....خیلی خونریزی داری چطوری الان ببرمت بیرون آخه
_تو چیکار داری اصلا دلم میخواد بمیرم
+بس کن
رفتم جعبه ی کمک اولیه رو آوردم زیاد عمیق نبود اما خیلیم خوب نبود .لباسشو دادم بالا باید زخمشو بخیه میزدم
_تو مگه روانشناس نیستی
+چطور
_چرا انقد برات مهمه که بمیرم
+چون مریضمی ،مگع نگفتیم باهم دوستیم پس به عنوان یه دوست باید نگرانت باشم
حمایت بیب 💜
۶.۶k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.