P12
عکس دوم:شاهزاده یه وو عکس سوم: امپراطور ایل وو
یه وو: میشه بهم توضیح بدی اینجا چه خبره
و کلی سوال ازت دارم که باید بپرسم
کوک: بعد قول میدم برات توضیح بدم همه چیو فقط الان باید بریم قصر
یه وو: صب کنننن تا نگی چخبره از هیچ جا تکون نمی خورم تو کی هستییییی
کوک: گفتم بهت بعد میگم الان باید بریم قصر رسیدیم همه چی رو میگم
یه وو: اَه باشه
مکان قصر گوگوریو :
ام ایل وو: دختر عزیزم خداروشکر که سالمی 🥹
افسر کیم ازت می خوام که همه کسایی که باعث این اتفاق شدنو دستگیر کنی
افسر کیم: بله قربان فقط باید اجازه بدین که با شاهزاده خانم بریم و چند تا سوال ازتون بپرسم
یه وو: خب چی باید بگم؟
کیم: اونا کی بودن؟؟؟؟ چطور کوک تونست تو رو پیدا کنه
یه وو: خب.... خببب اون میگفت برادرشه
کیم: چیییییییی برادرش؟ یعنی اون اهل باگجس می تونه جاسوس باشهههه
یه وو: چی نه نه این امکان ندارهخواهش می کنم چیزی در این مورد بهش نگین خب خودم درستش می کنم!
افسر کیم: اما بانوی من
یه وو: همین که میگمممم فعلا این ماجرا رو از همه پنهون می کنیم
کیم: بله بانو
یه وو: پسراااا شما حالتون خوبه🥹
تهیونگ : بانو 🥺🥺🥺🥺 خیلی نگران تون شدیم
جیمین : اگه یکم قوی تر بودیم این اتفاق براتون نمی افتاد 🥲
یه وو: آیگوو خوبه دارین میگین اتفاق نه؟ حالا که به خیر گذشته
کوک: اهم اهم بانو می تونم باهاتون حرف بزنم؟
اگه می خوای پارت ها زود برسه پس اون قلب سفید رو قرمز کن
یه وو: میشه بهم توضیح بدی اینجا چه خبره
و کلی سوال ازت دارم که باید بپرسم
کوک: بعد قول میدم برات توضیح بدم همه چیو فقط الان باید بریم قصر
یه وو: صب کنننن تا نگی چخبره از هیچ جا تکون نمی خورم تو کی هستییییی
کوک: گفتم بهت بعد میگم الان باید بریم قصر رسیدیم همه چی رو میگم
یه وو: اَه باشه
مکان قصر گوگوریو :
ام ایل وو: دختر عزیزم خداروشکر که سالمی 🥹
افسر کیم ازت می خوام که همه کسایی که باعث این اتفاق شدنو دستگیر کنی
افسر کیم: بله قربان فقط باید اجازه بدین که با شاهزاده خانم بریم و چند تا سوال ازتون بپرسم
یه وو: خب چی باید بگم؟
کیم: اونا کی بودن؟؟؟؟ چطور کوک تونست تو رو پیدا کنه
یه وو: خب.... خببب اون میگفت برادرشه
کیم: چیییییییی برادرش؟ یعنی اون اهل باگجس می تونه جاسوس باشهههه
یه وو: چی نه نه این امکان ندارهخواهش می کنم چیزی در این مورد بهش نگین خب خودم درستش می کنم!
افسر کیم: اما بانوی من
یه وو: همین که میگمممم فعلا این ماجرا رو از همه پنهون می کنیم
کیم: بله بانو
یه وو: پسراااا شما حالتون خوبه🥹
تهیونگ : بانو 🥺🥺🥺🥺 خیلی نگران تون شدیم
جیمین : اگه یکم قوی تر بودیم این اتفاق براتون نمی افتاد 🥲
یه وو: آیگوو خوبه دارین میگین اتفاق نه؟ حالا که به خیر گذشته
کوک: اهم اهم بانو می تونم باهاتون حرف بزنم؟
اگه می خوای پارت ها زود برسه پس اون قلب سفید رو قرمز کن
۵۷.۴k
۱۳ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.