Part:6
Part:6
ا.ت: کوک توضیح بده چرا بهم نگفته بودی خوناشامی
کوک: الان واقعا توضیح میخای؟ خپدت بودی میگفتی؟
جیمین: ا.ت امشب با من بیا قول میدم کاری ندارم باهات فقط میخام مطمعن شم که چیزی که من فک میکنم اشتباهه
ا.ت: چرا باید با تو بیام اخه(داد و عصبی)
جیمین: پس نمیای ها(عصبی)
جیمین دست ا.ت رو کشید و خاست ببرش که کوک گفت
کوک: ولش کن وگرنه خوب نمیبینی
جیمین: اگه بخای یه کلمه دیگه حرف بزنی اونموقس که روی سگم بیاد بالا گفتم بهت من یه اصیل زادم ولی تو فقط یه خوناشام ساده ای حرف دیگه ای بزنی نشونت میدم حرف حرفه کیه
کوک:.....اگه ا.ت چیزیش بشه مهم نیس که بمیرم پیدات میکنم و هرکاری از دستم بر بیاد برای کشتنت انجام میدم
ا.ت: مگه دست توعه که من برم یا نه ایش
جیمین: داداشتو دوست داری؟
ا.ت: معلومه تنها خلنوادم همونه
جیمین: پس اگه میخای اونو ازت نگیرم بابد باهام بیای
ا.ت: الان داری تهدیدم میکنی؟
جیمین: چقد تو پررویی
کولش کردم
ا.ت: میزدم پشتش) منو بزار زمیننننننن(جیغ)
جیمین: خفه شو
با سرعت زیادی به سمت عمارت دویدم و رفتم داخل
جیمین: حالا میتونی بیای پایین
گذاشتمش پایین
ا.ت: چرا منو آوردی اینجا(گریه و داد)
جیمین:....(حرفی نزد) دنبالم بیا
جیمین ویو: چشاش سرکشیش اخلاقش همچیش مث ا.ت خودم بود باید میفهمیدم این ا.تس که دوباره تناسخ پیدا کرده یا نه خیلی تو فکر بودم خیلی اخلاق و رفتاراش مث ا.ت خودم بود به علاوه چرا یه انسان کامل نیست بوی خونش خیلی خاص بود ولی نمیتونستم بفهمم که دقیقا خوناشامه یا گرگینه یا پری هرچی که بچد انسان کامل نبود ینی خودش خبر داره یه انسان کامل نیست؟
ا.ت ویو*
همش گریه میکردم چرا من باید دنبال این احمق راه بیوفتم(خودتی سگ)چرا میخاد چیو وک کنه از چی مطمعن شه؟......
ا.ت: کوک توضیح بده چرا بهم نگفته بودی خوناشامی
کوک: الان واقعا توضیح میخای؟ خپدت بودی میگفتی؟
جیمین: ا.ت امشب با من بیا قول میدم کاری ندارم باهات فقط میخام مطمعن شم که چیزی که من فک میکنم اشتباهه
ا.ت: چرا باید با تو بیام اخه(داد و عصبی)
جیمین: پس نمیای ها(عصبی)
جیمین دست ا.ت رو کشید و خاست ببرش که کوک گفت
کوک: ولش کن وگرنه خوب نمیبینی
جیمین: اگه بخای یه کلمه دیگه حرف بزنی اونموقس که روی سگم بیاد بالا گفتم بهت من یه اصیل زادم ولی تو فقط یه خوناشام ساده ای حرف دیگه ای بزنی نشونت میدم حرف حرفه کیه
کوک:.....اگه ا.ت چیزیش بشه مهم نیس که بمیرم پیدات میکنم و هرکاری از دستم بر بیاد برای کشتنت انجام میدم
ا.ت: مگه دست توعه که من برم یا نه ایش
جیمین: داداشتو دوست داری؟
ا.ت: معلومه تنها خلنوادم همونه
جیمین: پس اگه میخای اونو ازت نگیرم بابد باهام بیای
ا.ت: الان داری تهدیدم میکنی؟
جیمین: چقد تو پررویی
کولش کردم
ا.ت: میزدم پشتش) منو بزار زمیننننننن(جیغ)
جیمین: خفه شو
با سرعت زیادی به سمت عمارت دویدم و رفتم داخل
جیمین: حالا میتونی بیای پایین
گذاشتمش پایین
ا.ت: چرا منو آوردی اینجا(گریه و داد)
جیمین:....(حرفی نزد) دنبالم بیا
جیمین ویو: چشاش سرکشیش اخلاقش همچیش مث ا.ت خودم بود باید میفهمیدم این ا.تس که دوباره تناسخ پیدا کرده یا نه خیلی تو فکر بودم خیلی اخلاق و رفتاراش مث ا.ت خودم بود به علاوه چرا یه انسان کامل نیست بوی خونش خیلی خاص بود ولی نمیتونستم بفهمم که دقیقا خوناشامه یا گرگینه یا پری هرچی که بچد انسان کامل نبود ینی خودش خبر داره یه انسان کامل نیست؟
ا.ت ویو*
همش گریه میکردم چرا من باید دنبال این احمق راه بیوفتم(خودتی سگ)چرا میخاد چیو وک کنه از چی مطمعن شه؟......
۳۶۳
۲۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.