BTS در ایران پارت 1
توی اتاقت بودی داشتی روی میزت نقاشی تهیونگ رو میکشیدی یک یک هوی یک هوس یک. صدای از پشت بوم شنیدی با دنپایت رفتی بالا که یکهوی مرد اون بالا بود تو هم دنپایت رو زدی بهش
مرد: اییی لعنتی ( انگلیسی گفت)
کم کم متوجه شدی اون کیم تهیونگه
ا/ت: تتت.. تت.. تهیونگ
تهیونگ: تو اسمم رو از کجا...........
(سریع پریدی بغلش)
ا/ت: دوستت دارم تهیونگگگگگگگگگ
تهیونگ: تو کی هستی
ا/ت: من یکی از طرفدار هات هستم خیلی خیلی دوستت دارم راستی مگه تو کره نبودی؟ نکنه قرار کنسرت برگزار کنی؟ و چرا شلوارک با تاپ پوشی؟
تهیونگ: من تو خونه بودم داشتم فیلم میدیدم یک هوی امدم اینجا
ا/ت:نکنه تلپاتی داری؟
تهیونگ: نه ندارم😓
ا/ت:...........
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بچه سعی میکنم وایپ کانال رو با زندگیم بد نکنم تلاشم رومیکنم که بیشتر داستان ها رو بامزه کنم توی این چند وقته حال همون بده هم ارمی ها هم اوتاکو ها سعی میکنم با داستانم یکم هم شده یک لبخند کوچیک به لبتون بیاد🙃🙃
مرد: اییی لعنتی ( انگلیسی گفت)
کم کم متوجه شدی اون کیم تهیونگه
ا/ت: تتت.. تت.. تهیونگ
تهیونگ: تو اسمم رو از کجا...........
(سریع پریدی بغلش)
ا/ت: دوستت دارم تهیونگگگگگگگگگ
تهیونگ: تو کی هستی
ا/ت: من یکی از طرفدار هات هستم خیلی خیلی دوستت دارم راستی مگه تو کره نبودی؟ نکنه قرار کنسرت برگزار کنی؟ و چرا شلوارک با تاپ پوشی؟
تهیونگ: من تو خونه بودم داشتم فیلم میدیدم یک هوی امدم اینجا
ا/ت:نکنه تلپاتی داری؟
تهیونگ: نه ندارم😓
ا/ت:...........
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بچه سعی میکنم وایپ کانال رو با زندگیم بد نکنم تلاشم رومیکنم که بیشتر داستان ها رو بامزه کنم توی این چند وقته حال همون بده هم ارمی ها هم اوتاکو ها سعی میکنم با داستانم یکم هم شده یک لبخند کوچیک به لبتون بیاد🙃🙃
۶۰۸
۱۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.