Part 10
درو باز کردم با شخصی ک سرتاپا مشکی تنش بود و ی ماسک مشکی هم ب روی چهرش داشت مواجه شدم شکه زده بودم توی صدم ثانیه اومد تو درو پشت سرش بست
خاستم جیغ بزنم
_ دستش رو گذاشت روی دهنم و با اون دستش ماسکش رو در اورد
اون... اون پارک جیمین بود!
_*خنده چرا میترسی
فاصلمون خیلی کم بود هولش دادم
+ چی! میخوای نترسم... یهو اینطور وارد میشی!
.
+اوه ب.بخشید یذره زیاد روی کردم اقای پارک
_اقای پارک!.... ولی من با جیمین راحت ترم
رفتوروی کاناپه نشست
کنارش یکم اونور تر نشستم
ک دیدم دارع میخنده بهم
+ وایییییییییی.... خدا موهام
بدو بدو رفتم تو اتاق سریع لباسام رو عوض کردم
خو دست خودم نبود تازه از خاب بیدار شده بودم بعدشم مقصر اونع ک یهو میاد🙄👍🏻
ولی چرا همش سراغ منو میگیره
از اتاق اومدم بیرون
دوباره نشستم کنارش
+اقایـ..
_گفتم ک جیمین
+ج.جیمین چرا اومدی اینجا.... نه نه منظورم این نیس ک من دوس نداشته باشم... نه اصن چیزه.. اخه شما ، من، شما معروفی ولی من چی... نمیدونم چرا چیزی باعثـ...
_فقط ی چیزی ذهنم رو درگیر کرده
چرا اون روز گریه میکردی،چرا دیشب گریه میکردی؟
+......... فقط همین!
_هوم
+خب خب من!
میدونم ریدم! بروم نیارین 👍🏻از کمبود ایدس ✨
خاستم جیغ بزنم
_ دستش رو گذاشت روی دهنم و با اون دستش ماسکش رو در اورد
اون... اون پارک جیمین بود!
_*خنده چرا میترسی
فاصلمون خیلی کم بود هولش دادم
+ چی! میخوای نترسم... یهو اینطور وارد میشی!
.
+اوه ب.بخشید یذره زیاد روی کردم اقای پارک
_اقای پارک!.... ولی من با جیمین راحت ترم
رفتوروی کاناپه نشست
کنارش یکم اونور تر نشستم
ک دیدم دارع میخنده بهم
+ وایییییییییی.... خدا موهام
بدو بدو رفتم تو اتاق سریع لباسام رو عوض کردم
خو دست خودم نبود تازه از خاب بیدار شده بودم بعدشم مقصر اونع ک یهو میاد🙄👍🏻
ولی چرا همش سراغ منو میگیره
از اتاق اومدم بیرون
دوباره نشستم کنارش
+اقایـ..
_گفتم ک جیمین
+ج.جیمین چرا اومدی اینجا.... نه نه منظورم این نیس ک من دوس نداشته باشم... نه اصن چیزه.. اخه شما ، من، شما معروفی ولی من چی... نمیدونم چرا چیزی باعثـ...
_فقط ی چیزی ذهنم رو درگیر کرده
چرا اون روز گریه میکردی،چرا دیشب گریه میکردی؟
+......... فقط همین!
_هوم
+خب خب من!
میدونم ریدم! بروم نیارین 👍🏻از کمبود ایدس ✨
۱۱.۷k
۱۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.