سناریو

وقتی خواب بد میبینی تو خواب جیغ میزنی
نامجون:*چون از خواب پریده بود شوکه بود*چی شده؟کی مرده؟عه ا.ت تویی؟
ا.ت:من...میترسم*بغضش میترکه
نامجون:گریه نکن بیبی طوری نیست*از پارچ کنار تخت برات آب میریزه بغلت میکنه
نامجون:من اینجام ا.ت آروم...تموم شد باشه؟
*
جین:چته سلیطه چرا جیغ میزنی؟!
ا.ت:خواب بد دیدم جین*گریه
جین:خیلی خب بیا اینجا*دستاشو باز میکنه*تموم شد باشه؟
*
یونگی:چرا جیغ میزنی ا.ت داشتم خواب خوبی میدیدم
ا.ت:گریه*
یونگی:هی گریه نکن*بغلش میکنه*کوچولو فقط خواب بود خب؟
*
هوسوک:ا.ت؟ا.ت گریه میکنی؟*بغلت میکنه
ا.ت:هوسوکا...*گریه
هوسوک:آروم باش خورشید کوچولو...من اینجام همش خواب بود
*
جیمین:بغلت میکنه*هی جوجه کوچولو طوری نیست گریه نکن...آروم باش
ا.ت:نمیتونم بخوابم جیمین هق....حالم خوب نیست
جیمین:میخوای بریم بیرون؟
*
تهیونگ:چیشده ا.ت؟خوبی؟
ا.ت:خواب بد دیدم هق..
تهیونگ:بغلش میکنه*میخوای بهم بگی چه خوابی دیدی؟
ا.ت:مامانم هق.....*گریش شدید میشه
تهیونگ:هی هی گریه نکن....صبح که شد زنگ میزنیم بهش باشه؟
*
جونگکوک:یا خدا...ا.ت گریه میکنی؟
ا.ت:*گریه
جونگکوک:چیشده پریودی؟تو خواب لگد زدم؟از تخت افتادی پائین؟خونه آتیش گرفته؟میخوای ببرمت بیمارستان؟*استرسی و کیوت
ا.ت:من فقط خواب بد دیدم*خنده
جونگکوک:خندیدی پس حالت خوبه بیا بخواب*دستاشو باز میکنه
امیدوارم دوست داشته باشین