﴿منتظرم باش﴾
این فیکی ک دارم مینویسم معلوم نیست چند پارت داشته باشه...درظمن باید نظر بدید
(علامت ا.ت+رییس ا.ت - داداش ا.ت&علامت دوست ا.ت_)
ا.ت ویو
+ میشه بیام تو
-اره
(رفتی رو صندلی نشستی)
+میشه لوطفا حقوقم رو بدی
-نه نمیشه
+آقای کیم تولد داداشمه
-همین ک گفتم (با داد)
تو چشام اشک جمع شد سریع رفتم تو سرویس بهداشتی
+عوضی کثافت (گریه)
<ا.ت ۲۴ سالشه و کلا پدر و مادرش ولش کردن باباش ی زن دیگ داره و ا.ت کلا از ۳ سالگی مامان ش ولش کرده باباش و زنه دومه و داداش بزرگه تو چین هستن و داداشه دورگه چین کره اس >
_ا.ت ا.ت هوی
+هوم بله
یونا بغلم کرد و تو بغلش هرچی خواستم گریه کردم
_نظر چیه امروز بریم لوازم ارایش بخریم
+باشعه
(تو فروشگاه)
ویو تهیونگ
اومده بودم یک هدیه کوچیک برای ا.ت بخرم چون سرش داد زدم ولی به بهانه ی این باید برای همه ی زن های شرکتم چیزی بخرم ...
خماری 😂
شرط: ۱۰ لایک ۵ کامنت
(علامت ا.ت+رییس ا.ت - داداش ا.ت&علامت دوست ا.ت_)
ا.ت ویو
+ میشه بیام تو
-اره
(رفتی رو صندلی نشستی)
+میشه لوطفا حقوقم رو بدی
-نه نمیشه
+آقای کیم تولد داداشمه
-همین ک گفتم (با داد)
تو چشام اشک جمع شد سریع رفتم تو سرویس بهداشتی
+عوضی کثافت (گریه)
<ا.ت ۲۴ سالشه و کلا پدر و مادرش ولش کردن باباش ی زن دیگ داره و ا.ت کلا از ۳ سالگی مامان ش ولش کرده باباش و زنه دومه و داداش بزرگه تو چین هستن و داداشه دورگه چین کره اس >
_ا.ت ا.ت هوی
+هوم بله
یونا بغلم کرد و تو بغلش هرچی خواستم گریه کردم
_نظر چیه امروز بریم لوازم ارایش بخریم
+باشعه
(تو فروشگاه)
ویو تهیونگ
اومده بودم یک هدیه کوچیک برای ا.ت بخرم چون سرش داد زدم ولی به بهانه ی این باید برای همه ی زن های شرکتم چیزی بخرم ...
خماری 😂
شرط: ۱۰ لایک ۵ کامنت
۴.۷k
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.