مافیای خشن
ویو کوک رفتم پایین که دیدم تهوینگ اومده
تهیونگ. سلام جئون جونکوک
کوک . تو اینجا چه غلطی میکنی
تهیونگ . او ادم با مهمونش اینطور حرف میزنه
کوک. چیکارم داری بنال
تهیونگ. یادته به بدهکار بودی هنوز پولمو ندادی
کوک. خب الان به بادیگاردا میگم بهت بزنن
تهیونگ. نه من بجاش یکی از خدمتکارتاتو میبرم
کوک. باشه
تهیونگ . هر کدومو انتخاب کردم بدون هیچ چونه چرا بهم میدیش فهمیدی
کوک. باشه اجوما کل خدمتکارارو بگو بیان اینجا تا تهیونگ یه کیشونو بر داره
اجوما. چشم ارباب
ویو ات. یعنی کوک منو میخاد بفروشه وایی
نه شاید اصلا منو نخواد یارو منکه انقدر خوشگل نیستم اه اصلا بیخیال منم بخواد از دست این روانی راحت میشم(داداش گیره روانی تر از اون میفتی😂)
هممون جمع شدیم دیدم کوک داره بهم میگه که از اونجا برم
ویو کوک. اه اصلا حواسم به ات نبود هوفففف باید یه کاری کنم
ویو ات پاشدم برم که
تهیونگ . کجا بانو ؟
ات. من من عع
تهیونگ . من تورو میخوام
ات. من اخه
جونکوک. اون زنمه
تهیونگ . واقعا شوخیه خند داری بود جئون ما که قبلش حرف زدبم پس اون براب منه
جونکوک. میگم اون زنمه
تهیونگ . متاسفم ولی اون برای من شد بادیگاردا بیای اینو ببرین توی ماشین
جونکوک . بیین تهیونگ من می دونم قبل معامله چی گفتم ولی اونو نبر اصلا بجای یکی دوتا ببر ولی اونو نبر
تهیونگ . متاسفم جئون این دختر از اون جشن کوفتی که گرفته بودی چشمو گرفته بود خدافظ
کوک . کیم حداقل بزار برای بار اخر باهاش حرف بزنم
تهیونگ. باش
کوک. ات ساعت ۱۲ منتظرم باش(اروم)
ات. با باشه
تهیونگ . خب دیگه بریم
توی ماشین
خب بانو اسمت چیه
ات. من اسمم چیزه ات
تهیونگ . اسم قشنگی ه منم اسمم تهیونگ
ات. اها میگم میخوای بامن چیکار کنی (لکنت)
تهیونگ . نترس من با کسی که دوست داشته باشم کاری ندارم
تهیونگ. سلام جئون جونکوک
کوک . تو اینجا چه غلطی میکنی
تهیونگ . او ادم با مهمونش اینطور حرف میزنه
کوک. چیکارم داری بنال
تهیونگ. یادته به بدهکار بودی هنوز پولمو ندادی
کوک. خب الان به بادیگاردا میگم بهت بزنن
تهیونگ. نه من بجاش یکی از خدمتکارتاتو میبرم
کوک. باشه
تهیونگ . هر کدومو انتخاب کردم بدون هیچ چونه چرا بهم میدیش فهمیدی
کوک. باشه اجوما کل خدمتکارارو بگو بیان اینجا تا تهیونگ یه کیشونو بر داره
اجوما. چشم ارباب
ویو ات. یعنی کوک منو میخاد بفروشه وایی
نه شاید اصلا منو نخواد یارو منکه انقدر خوشگل نیستم اه اصلا بیخیال منم بخواد از دست این روانی راحت میشم(داداش گیره روانی تر از اون میفتی😂)
هممون جمع شدیم دیدم کوک داره بهم میگه که از اونجا برم
ویو کوک. اه اصلا حواسم به ات نبود هوفففف باید یه کاری کنم
ویو ات پاشدم برم که
تهیونگ . کجا بانو ؟
ات. من من عع
تهیونگ . من تورو میخوام
ات. من اخه
جونکوک. اون زنمه
تهیونگ . واقعا شوخیه خند داری بود جئون ما که قبلش حرف زدبم پس اون براب منه
جونکوک. میگم اون زنمه
تهیونگ . متاسفم ولی اون برای من شد بادیگاردا بیای اینو ببرین توی ماشین
جونکوک . بیین تهیونگ من می دونم قبل معامله چی گفتم ولی اونو نبر اصلا بجای یکی دوتا ببر ولی اونو نبر
تهیونگ . متاسفم جئون این دختر از اون جشن کوفتی که گرفته بودی چشمو گرفته بود خدافظ
کوک . کیم حداقل بزار برای بار اخر باهاش حرف بزنم
تهیونگ. باش
کوک. ات ساعت ۱۲ منتظرم باش(اروم)
ات. با باشه
تهیونگ . خب دیگه بریم
توی ماشین
خب بانو اسمت چیه
ات. من اسمم چیزه ات
تهیونگ . اسم قشنگی ه منم اسمم تهیونگ
ات. اها میگم میخوای بامن چیکار کنی (لکنت)
تهیونگ . نترس من با کسی که دوست داشته باشم کاری ندارم
۳.۷k
۲۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.