ستاره ی قرمز من پارت ۱۶
ستاره ی قرمز من پارت ۱۶
رفتم سمت مافیا میدونستم که اجازه ی ورود
ندارم برای همین نزدیکای مافیا منتظر ایستادم تا چویا بیاد
گذر زمان شب
الاناس چویا بیاد آها ایناهاش رفتم و از پشت بغلش کردم اومد همونطور که انتظار داشتم فکر کرد حملس و منو کوبوند روی زمین
چویا : م......میکو
میکو با خنده : دلم برات تنگ شده بود
چویا : تو اینجا چیکار میکنی
بلند شدم
میکو : راستی تو دازای اوسامو رو میشناسید گفت قبلا هم کارت بوده
چویا : آره چطور مگه
میکو : خب خوبه که میشناسیش حالا حدس بزن چی شده
چویا : چی
میکو : خب پس خودمو معرفی میکنم من میکو اوسامو هستم
چویا : چییییییییییییییی
وای خیلی قیافش باحالهههههههههه
چویا : ی.......یعنی تو...
میکو : بعله من خواهر دازای اوسامو هستم
از دید چویا
خوشحالم که میکو رو دیدم ولی ولی واقعا نمیدونم چی بگم
ببخشید کوتاه شد اومدم مدرسه ثبت نام کنم
رفتم سمت مافیا میدونستم که اجازه ی ورود
ندارم برای همین نزدیکای مافیا منتظر ایستادم تا چویا بیاد
گذر زمان شب
الاناس چویا بیاد آها ایناهاش رفتم و از پشت بغلش کردم اومد همونطور که انتظار داشتم فکر کرد حملس و منو کوبوند روی زمین
چویا : م......میکو
میکو با خنده : دلم برات تنگ شده بود
چویا : تو اینجا چیکار میکنی
بلند شدم
میکو : راستی تو دازای اوسامو رو میشناسید گفت قبلا هم کارت بوده
چویا : آره چطور مگه
میکو : خب خوبه که میشناسیش حالا حدس بزن چی شده
چویا : چی
میکو : خب پس خودمو معرفی میکنم من میکو اوسامو هستم
چویا : چییییییییییییییی
وای خیلی قیافش باحالهههههههههه
چویا : ی.......یعنی تو...
میکو : بعله من خواهر دازای اوسامو هستم
از دید چویا
خوشحالم که میکو رو دیدم ولی ولی واقعا نمیدونم چی بگم
ببخشید کوتاه شد اومدم مدرسه ثبت نام کنم
۷.۵k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.