black life Part 1 (بخش۲)
........ چند روز بعد ...........
ا،"تو این چند روز در به در دنبال کار میگشتم کل سایت های کاریابی رو زیر رو کردم ولی هیچ چیز مناسبی نبود بدتر از اون هم بخاطر اینکه مامانم نفهمه مجبور بود تا تایم شرکت تو کوچه خیابون ول بگردم "
ا،کم کم هوا تاریک شده بود حسابی خسته شده بودم تصمیم گرفتم برم خونه تو راه برگشت چشمم خورد به آگهی استخدام سریع برش داشتم و شروع کردم به خوندن "
"بعد نامه رو گذاشتم تو کیفم راننده میخواست فکر نمی‌کنم برای من مناسب باشه بعد چند مین رسیدم خونه رفتم داخل دیدم مامانم جلوی تلویزیون خوابش برده رفتم از تو اتاق براش پتو آوردم و انداختم روش"
"رفتم تو آشپزخونه در یخچال باز کردم ببینم که داریم که غذا درست کردم ولی با دیدن یخچال دهنم وا موند"
ا،واد.. هیچی نداریم؟ به همین زودی تموم شدددد
"رسما بدبخت شده بودم جز چهارتا دونه تخم مرغ هیچ چیزی نداشتم و پولم نداشتم که برم بگیرم " ..... (ادامه دارد)
خب خب دارم پارت بعد مینویسم اگه تا شب شرط هارو کامل کنید براتون میزارمش
لایک : ۵
کامنت : ۲
ا،"تو این چند روز در به در دنبال کار میگشتم کل سایت های کاریابی رو زیر رو کردم ولی هیچ چیز مناسبی نبود بدتر از اون هم بخاطر اینکه مامانم نفهمه مجبور بود تا تایم شرکت تو کوچه خیابون ول بگردم "
ا،کم کم هوا تاریک شده بود حسابی خسته شده بودم تصمیم گرفتم برم خونه تو راه برگشت چشمم خورد به آگهی استخدام سریع برش داشتم و شروع کردم به خوندن "
"بعد نامه رو گذاشتم تو کیفم راننده میخواست فکر نمی‌کنم برای من مناسب باشه بعد چند مین رسیدم خونه رفتم داخل دیدم مامانم جلوی تلویزیون خوابش برده رفتم از تو اتاق براش پتو آوردم و انداختم روش"
"رفتم تو آشپزخونه در یخچال باز کردم ببینم که داریم که غذا درست کردم ولی با دیدن یخچال دهنم وا موند"
ا،واد.. هیچی نداریم؟ به همین زودی تموم شدددد
"رسما بدبخت شده بودم جز چهارتا دونه تخم مرغ هیچ چیزی نداشتم و پولم نداشتم که برم بگیرم " ..... (ادامه دارد)
خب خب دارم پارت بعد مینویسم اگه تا شب شرط هارو کامل کنید براتون میزارمش
لایک : ۵
کامنت : ۲
۴.۶k
۰۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.