چند پارتی
چند پارتی
مربی والیبال من
پارت:1
ویو ا/ت:
سلام...من ا/ت هستم چوی ا/ت.
۱۹سالمه و والیبالیست هستم.
من توی سن ۱۷سالگی ورزشمو ترک کردم.
به خاطر یه سری از مشکلات.
الان ۲ساله که ورزشمو ترک کردم و امروز میخوام برم تا دوباره ثبت نام کنم و ورزشمو ادامه بدم.
من عاشق این ورزشم.و میخوام توش حرفه ای بشم..حرفه ای هستم اما میخوام حرفه ای تر بشم.
من عاشق سیگارم هرچند برای قلبم مشکل داره.
خوبببب امروز میریم برای ثبت نام کردن.
لباسمو پوشیدم و راه افتادم سمت باشگاه نزدیک خونم.
(لباسشو میزارم)
وارد باشگاه شدم.
+سلام
&سلام...بفرمایید
+میخواستم کلاس والیبال ثبت نام کنم.
&اوه بله....امم خوب هزینه کلاس ۲۵وون میشه.
+کارت رو درآوردم و دادم.
بفرمایید
&کارت رو کشید و داد به ا/ت.
+از کی کلاس شروع میشه.
&اممم خوب اینو از مربی جعون باید بپرسید.
+اممم بله من کجا باید برم.
&..............سالن والیباله(یه جا تصور کنید.)
رفتم به اونجایی که گفت.
اوففففف چه سالن بزرگی داره.
رفتم داخل مشغول بازی بودن.
_بفرمایید(سرد)
+سلام من کلاس والیبال ثبت نام کردم
میخواستم بدونم از کی کلاس شروع میشه.
_از همین الان میتونی شروع کنی.(سرد)
+اون بله....ببخشید رختکن؟
_اونجا با دست اشاره کرد.
+تو خونه با خودم گفتم شاید بگه از همین الان میتونی شروع کنی پی لباسمو با خودم آوردم.
رفتم رختکن و داشتم لباس عوض میکردم که دیدم یه پسره زل زده بهم
معضب شدم.
دیدم داره میاد نزدیکم.
سریع لباسمو پوشیدم و داشتم میومدم بیرون که دستمو کشید.
#خیلی خوشگلی.
+ممنون(معضب)
دستمو کشید و کبوندم به دیوار.
+آخخخخ آقا چیکار میکنین.
دیدم داره میاد نزدیک لب هام.
رومو اونور کردم با دستش چونمو گرفت.
+ولم کننننننن(جیغ بلند)
لباشو گذاشت رو لبم.
چندش شد.
مرتیکه پدر مارپیچ مادر صاف.
دیدم درب رختکن باز شد.
مربی بود.
از بس گریه کرده بودم چشمام خیس بود.
مرده رو از یقه گرفت.
_حرومی چیکار میکنی.
#ب....ببخشید استاد.
_دهنتو ببند حرومزاده.
تا میخورد کتکش زد....دیدم مرده داره بیهوش میشه..دستشو گرفتم و کشیدم.
+ا...استاد مرد ولش کنید.
_این حرومزاده بار اولش نیست...هر وقت یه دختر تازه میاد همین بلا رو سرشون میاره...هر دفعه ازش گذشتم اما الان دیگه نه...دوباره شرت کرد به کتک زدنش....
+خواهش میکنم....بسهههه(جیغ)
_از رو مرده بلند شد و جلوم وایساد
_باش باش آروم باش.
یادم افتاد لب اون عوضی خورده به لبام.
+ایشششش....با دستم لبامو پاک کردم.
+حرومی
از رختکن رفتم بیرون.
چند دقیقه بعد استاد سوت رو زد.
آخ جون بازی.
رفتم و سمت راست وایسادم.
بازی شروع شد.
حیح حرفه ای بودم.
دیدم موهام اومد پایین.
موهام دمب اسبی بستم و دوباره شروع کردم.
دیدم مربی زل زده به من.
محل ندادم و بازی خودمو کردم.
داشتم میپریدم که سرویس بزنم..
که........پام پیچ خورد.
+(جیغ)
آخخخخ ۲سال بود بازی نکرده بودم انتظاری هم نبود.
دیدم مربی جعون داره میاد سمتم.
_چیشد(نگران)
+پاک پیچ خورد
_انگار چند وقته بازی نکردی.
+آره ۲سال.
_چرا ورزشتو ترک کردی.
+امممم...خوب نمیتونم بگم.
_میگم چرا ورزشتو ترک کردی(داد)
+استاد به شما ربطی نداره.
_اممم....ببخشید سرت داد زدم.نگرانت شدم ببخشید.
+اشکال نداره...شما ببخشید من گفتم به شما ربطی نداره.
_حالا ولش کن پات....خوبه.
+ درد دارم(بغض)
_میتونی بلند شی؟
+آ...آره
داشتم بلند میشدم که پاک درد گرفت اومدم بیفتم که دستشو دور کمرم حلقه کردو مانع افتادم شد.
_دیدی نمیتونی بلندشی(لبخند)
بغلم کرد و دستمو دور گردنش حلقه کردم که نیفتم.
+ا...استاد خودم میتونم بیام...بقیه خیلی بد نگام میکنن.
_بقیه غلط کردن(بلند)
+استادددد
_هیششش
رفتیم توی رختکن.
گذاشتم روی صندلی و خودش پایین پام نشست.
_درد داری هنوز.
+آ..آره(بغض)
_یه لحظه.
رفت بیرون و به بقیه گفت که شروع کنم به بازی.....
اومد تو رختکن..........................
. . . .. . . . . .. . . . . . .. . . . . . .. . . . .
خلاصه پارت بعد
_میگم دوست دختر من میشی؟
+اممممم خوب......
اومد حرف بزنم که.............
. . . .. . . . . . . ... . . . . . . . . .. . . . . .
ادامه دارد
مربی والیبال من
پارت:1
ویو ا/ت:
سلام...من ا/ت هستم چوی ا/ت.
۱۹سالمه و والیبالیست هستم.
من توی سن ۱۷سالگی ورزشمو ترک کردم.
به خاطر یه سری از مشکلات.
الان ۲ساله که ورزشمو ترک کردم و امروز میخوام برم تا دوباره ثبت نام کنم و ورزشمو ادامه بدم.
من عاشق این ورزشم.و میخوام توش حرفه ای بشم..حرفه ای هستم اما میخوام حرفه ای تر بشم.
من عاشق سیگارم هرچند برای قلبم مشکل داره.
خوبببب امروز میریم برای ثبت نام کردن.
لباسمو پوشیدم و راه افتادم سمت باشگاه نزدیک خونم.
(لباسشو میزارم)
وارد باشگاه شدم.
+سلام
&سلام...بفرمایید
+میخواستم کلاس والیبال ثبت نام کنم.
&اوه بله....امم خوب هزینه کلاس ۲۵وون میشه.
+کارت رو درآوردم و دادم.
بفرمایید
&کارت رو کشید و داد به ا/ت.
+از کی کلاس شروع میشه.
&اممم خوب اینو از مربی جعون باید بپرسید.
+اممم بله من کجا باید برم.
&..............سالن والیباله(یه جا تصور کنید.)
رفتم به اونجایی که گفت.
اوففففف چه سالن بزرگی داره.
رفتم داخل مشغول بازی بودن.
_بفرمایید(سرد)
+سلام من کلاس والیبال ثبت نام کردم
میخواستم بدونم از کی کلاس شروع میشه.
_از همین الان میتونی شروع کنی.(سرد)
+اون بله....ببخشید رختکن؟
_اونجا با دست اشاره کرد.
+تو خونه با خودم گفتم شاید بگه از همین الان میتونی شروع کنی پی لباسمو با خودم آوردم.
رفتم رختکن و داشتم لباس عوض میکردم که دیدم یه پسره زل زده بهم
معضب شدم.
دیدم داره میاد نزدیکم.
سریع لباسمو پوشیدم و داشتم میومدم بیرون که دستمو کشید.
#خیلی خوشگلی.
+ممنون(معضب)
دستمو کشید و کبوندم به دیوار.
+آخخخخ آقا چیکار میکنین.
دیدم داره میاد نزدیک لب هام.
رومو اونور کردم با دستش چونمو گرفت.
+ولم کننننننن(جیغ بلند)
لباشو گذاشت رو لبم.
چندش شد.
مرتیکه پدر مارپیچ مادر صاف.
دیدم درب رختکن باز شد.
مربی بود.
از بس گریه کرده بودم چشمام خیس بود.
مرده رو از یقه گرفت.
_حرومی چیکار میکنی.
#ب....ببخشید استاد.
_دهنتو ببند حرومزاده.
تا میخورد کتکش زد....دیدم مرده داره بیهوش میشه..دستشو گرفتم و کشیدم.
+ا...استاد مرد ولش کنید.
_این حرومزاده بار اولش نیست...هر وقت یه دختر تازه میاد همین بلا رو سرشون میاره...هر دفعه ازش گذشتم اما الان دیگه نه...دوباره شرت کرد به کتک زدنش....
+خواهش میکنم....بسهههه(جیغ)
_از رو مرده بلند شد و جلوم وایساد
_باش باش آروم باش.
یادم افتاد لب اون عوضی خورده به لبام.
+ایشششش....با دستم لبامو پاک کردم.
+حرومی
از رختکن رفتم بیرون.
چند دقیقه بعد استاد سوت رو زد.
آخ جون بازی.
رفتم و سمت راست وایسادم.
بازی شروع شد.
حیح حرفه ای بودم.
دیدم موهام اومد پایین.
موهام دمب اسبی بستم و دوباره شروع کردم.
دیدم مربی زل زده به من.
محل ندادم و بازی خودمو کردم.
داشتم میپریدم که سرویس بزنم..
که........پام پیچ خورد.
+(جیغ)
آخخخخ ۲سال بود بازی نکرده بودم انتظاری هم نبود.
دیدم مربی جعون داره میاد سمتم.
_چیشد(نگران)
+پاک پیچ خورد
_انگار چند وقته بازی نکردی.
+آره ۲سال.
_چرا ورزشتو ترک کردی.
+امممم...خوب نمیتونم بگم.
_میگم چرا ورزشتو ترک کردی(داد)
+استاد به شما ربطی نداره.
_اممم....ببخشید سرت داد زدم.نگرانت شدم ببخشید.
+اشکال نداره...شما ببخشید من گفتم به شما ربطی نداره.
_حالا ولش کن پات....خوبه.
+ درد دارم(بغض)
_میتونی بلند شی؟
+آ...آره
داشتم بلند میشدم که پاک درد گرفت اومدم بیفتم که دستشو دور کمرم حلقه کردو مانع افتادم شد.
_دیدی نمیتونی بلندشی(لبخند)
بغلم کرد و دستمو دور گردنش حلقه کردم که نیفتم.
+ا...استاد خودم میتونم بیام...بقیه خیلی بد نگام میکنن.
_بقیه غلط کردن(بلند)
+استادددد
_هیششش
رفتیم توی رختکن.
گذاشتم روی صندلی و خودش پایین پام نشست.
_درد داری هنوز.
+آ..آره(بغض)
_یه لحظه.
رفت بیرون و به بقیه گفت که شروع کنم به بازی.....
اومد تو رختکن..........................
. . . .. . . . . .. . . . . . .. . . . . . .. . . . .
خلاصه پارت بعد
_میگم دوست دختر من میشی؟
+اممممم خوب......
اومد حرف بزنم که.............
. . . .. . . . . . . ... . . . . . . . . .. . . . . .
ادامه دارد
۳.۲k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.