murdererپارت⁴
murdererپارت⁴
...
روی صندلیم نشستم
چند مین بعد"
به کره رسیدم چمدونم گرفتم و جیمین دیدیم با چندتا گل منتظر منه
از دور داد زدم
+جیمینننن
پریدم بغلش
جیمین:دلم برات تنگ شده بود..
+منمم
بوسه ای به لبش زدم بهم لبخند زد
رفتیم خونه
جیمین:حتما خیلی خسته ای
+آرههه
جیمین:برو لباساتو عوض کن بیا
رفتم لباسامو عوض کردم خیلی خوابم میومد دیدیم جیمین رو مبل نشسته
رفتم تو بغلش جیمین داشت فیلم نگاه میکرد منم تو بغلش خوابم برد
...
صبح"
با صدای گوشیم از خواب پریدم جیمین پیشم نبود پیام از لونا بود
پیام لونا:ات ما به خونه برادر ایورا رفتیم ولی اون بی گناه بود و.. ما دوباره دوربین های مداربسته معبد چک کردیم قاتله چندتا تتو داشت و برادر ایورا حتا یه تتو کوچولویی نداره
عکس تتو هارو که برام فرستاده بود چک کردم چقدر شبیه تتو های جیمین بود نه نه ات جیمین کره بوده چطور میتونست بیاد تایوان بعد چرا باید قتل انجام بده؟عکس تو گالریم ذخیره کردم گوشیم خاموش کردم
...
رفتم تو اتاقمون کاغذی رفت زیر پام رفتم برش داشتم پرواز تایوان به کره بود
خونسرد نگاه کردم حتما مال خودمه انداختمش تو کیفم
در باز شد جیمین اومد داخل
جیمین:های بیب
+سلام جیمینییی
پریدم بغلش
+من گشنمههه
جیمین:برات غذا گرفتم
از بغلش اومدم پایین غذامون خوردیم
جیمین:خوشگلم من چند دقیقه میرم بیرون کار دارم زود برمیگردم
+هومم مراقب خودت باش
جیمین:و راستی لطفا نه در یخچال باز کن نه نزدیکش شو
+چرا؟
جیمین:خیلی بهم ریخته کثیف اومدم خودم تمیزش میکنم
+باشه بایی
لبخندی بهم زد و رفت
رفتم رو مبل لم دادم روی میز یه کاغذ مچاله شده بود بازش کردم اینکه..
کاغذ پرواز من به از تایوان به کره ی.. رفتم سریع اون یکی کاغذ برداشتم
کاغذ دقیقا برای تاریخ قتل ایورا بود..بوی بدی از یخچال اومد این..بوی کثیفی نیست در یخچال باز کردم چندتا سر قط شده دیدم با اون چشمای باز انگار بهم زل زده بود
جیمین:مگه بهت نگفتم در یخچال باز نکن؟
...
پارت⁴
(متاسفانه گشادیم میاد امروز تموش کنممم)
حمایت؟
چطور بود؟
...
روی صندلیم نشستم
چند مین بعد"
به کره رسیدم چمدونم گرفتم و جیمین دیدیم با چندتا گل منتظر منه
از دور داد زدم
+جیمینننن
پریدم بغلش
جیمین:دلم برات تنگ شده بود..
+منمم
بوسه ای به لبش زدم بهم لبخند زد
رفتیم خونه
جیمین:حتما خیلی خسته ای
+آرههه
جیمین:برو لباساتو عوض کن بیا
رفتم لباسامو عوض کردم خیلی خوابم میومد دیدیم جیمین رو مبل نشسته
رفتم تو بغلش جیمین داشت فیلم نگاه میکرد منم تو بغلش خوابم برد
...
صبح"
با صدای گوشیم از خواب پریدم جیمین پیشم نبود پیام از لونا بود
پیام لونا:ات ما به خونه برادر ایورا رفتیم ولی اون بی گناه بود و.. ما دوباره دوربین های مداربسته معبد چک کردیم قاتله چندتا تتو داشت و برادر ایورا حتا یه تتو کوچولویی نداره
عکس تتو هارو که برام فرستاده بود چک کردم چقدر شبیه تتو های جیمین بود نه نه ات جیمین کره بوده چطور میتونست بیاد تایوان بعد چرا باید قتل انجام بده؟عکس تو گالریم ذخیره کردم گوشیم خاموش کردم
...
رفتم تو اتاقمون کاغذی رفت زیر پام رفتم برش داشتم پرواز تایوان به کره بود
خونسرد نگاه کردم حتما مال خودمه انداختمش تو کیفم
در باز شد جیمین اومد داخل
جیمین:های بیب
+سلام جیمینییی
پریدم بغلش
+من گشنمههه
جیمین:برات غذا گرفتم
از بغلش اومدم پایین غذامون خوردیم
جیمین:خوشگلم من چند دقیقه میرم بیرون کار دارم زود برمیگردم
+هومم مراقب خودت باش
جیمین:و راستی لطفا نه در یخچال باز کن نه نزدیکش شو
+چرا؟
جیمین:خیلی بهم ریخته کثیف اومدم خودم تمیزش میکنم
+باشه بایی
لبخندی بهم زد و رفت
رفتم رو مبل لم دادم روی میز یه کاغذ مچاله شده بود بازش کردم اینکه..
کاغذ پرواز من به از تایوان به کره ی.. رفتم سریع اون یکی کاغذ برداشتم
کاغذ دقیقا برای تاریخ قتل ایورا بود..بوی بدی از یخچال اومد این..بوی کثیفی نیست در یخچال باز کردم چندتا سر قط شده دیدم با اون چشمای باز انگار بهم زل زده بود
جیمین:مگه بهت نگفتم در یخچال باز نکن؟
...
پارت⁴
(متاسفانه گشادیم میاد امروز تموش کنممم)
حمایت؟
چطور بود؟
۱۱.۶k
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.